مسابقات ریاضی دانشجویی ایران، مسابقهای است که هر ساله توسط انجمن ریاضی ایران، در یکی از دانشگاههای کشور برگزار میشود. در این مسابقه، هر دانشگاه، ۵ نفر از دانشجویان برتر دوره کارشناسی ریاضی را انتخاب و به این مسابقه اعزام میکند. اردیبهشت سال ۸۷، این مسابقه در دانشگاه امیرکبیر تهران برگزار شد و من هم به عنوان یکی از آن ۵ نفر منتخب دانشگاه در این مسابقه شرکت کردم. بعد از ثبتنام و اسکان در هتل، وقتی برنامه مسابقه را چک میکردم، دیدم یکی از برنامههای آن در روز آخر، ضیافت شام به میزبانی دکتر محمدباقر قالیباف، شهردار تهران است. در واقع، شهرداری تهران، یکی از حامیان مالی مسابقه بود.
روز آخر مسابقه، ساعت تقریباً ۴:۳۰ بعدازظهر بود که تلفن اتاق زنگ خورد و گفت که تا نیم ساعت دیگر، جلوی در هتل برای رفتن به ضیافت شام شهردار تهران آماده باشیم. ایشان تمام اعضای گروهها و سرپرستان تیمها را دعوت کرده بود. وقتی جلوی در هتل رسیدیم، دیدیم چندین دستگاه اتوبوس، برای بردن شرکتکنندهها در خیابان جلوی هتل پارک شده است. اولین نکتهای که توجهام را جلب کرد، نو بودن و تمیز بودن اتوبوسها بود که به نظر من، نشانه این بود که آقای قالیباف، برای شرکتکنندگان، ارزش زیادی قائل بودند.
سوار اتوبوسها شدیم و راه افتادیم. مقصد، تالار پذیرایی بوستان گفتگو بود. بعد از رسیدن و پیاده شدن، با نظم و احترام خاصی، وارد تالار شدیم. بعد از چند دقیقه، آقای قالیباف هم، همراه با چند نفر از همراهانشان، به جمعمان اضافه شدند. نکتهای که برایم جالب بود، این بود که ایشان در عین پرجذبه بودن، با شرکتکنندگان و سرپرستان تیمها، خیلی صمیمانه و خودمانی برخورد میکردند و با همه، خوش و بش میکردند.
نوبت به شام رسید که انصافاً سنگ تمام گذاشته بودند و با چندین غذای مختلف از مهمانانشان پذیرایی کردند که این هم به نظر من، نشان از عزیز بودن شرکتکنندهها برای ایشان بود. ناگفته نماند که محل اسکان اعضای تیمها هم، هتل چهار ستاره انقلاب بود که بنا به شنیدهها، بخشی از هزینههای اسکان در آن را شهرداری تهران، متقبل شده بود.
یکی از نکات جالبی که ایشان در خلال صحبتهایشان مطرح کردند، بحث دغدغه ایشان درباره عدم حضور نخبگان ریاضی در عرصه مدیریتی کشور بود. ایشان گله کردند که چرا باید این نخبگان فقط مشغول آموزش و تحقیق و پژوهش در دانشگاهها و مراکز آموزشی کشور باشند و ابراز امیدواری کردند که در آینده از ذهنهای خلاق این نخبگان در مدیریت کشور استفاده شود.
این نکته، برای من تازگی داشت و تا آن روز، از هیچکسی چنین حرفهایی در مورد وارد شدن نخبگان ریاضی به پستهای مدیریتی نشنیده بودم.
شاید بگویید که با توجه به زمان برگزاری مسابقه که سال ۸۷ بوده و سال ۸۸ هم دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بوده، این ضیافت و این تعریف و تمجیدها فقط یک نمایش تبلیغاتی بوده است؛ اما من اینطور فکر نمیکنم؛ چون اولاً آقای قالیباف، اصلاً در سال ۸۸، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نشدند. دوم اینکه چنین ضیافت پرهزینهای، هیچ توجیهی نداشت؛ چون تعداد شرکتکنندهها به ۲۵۰ نفر هم نمیرسید.
به نظر من، دلیل آقای قالیباف برای برگزاری این ضیافت، ثبت یک خاطره خوب از شهر تهران و ایجاد حس مفید بودن و باارزش بودن در ذهن دانشجویان ریاضی شرکتکننده در مسابقه بود؛ به ویژه در زمانی که رشته ریاضی در دانشگاههای کشور، مظلوم واقع شده است. من به نوبه خودم از ایشان ممنونم.
لینک ثابت: https://panevis.ir/?p=388
دکتر جان سلام
از قدیم گفتن: خرج که از کیسه مهمان بود، حاتم طایی شدن آسان بود…
من شمارو نمیشناسم، فقط بواسطه وبسایت شما دارم ازتون لاتکس یاد میگیرم (البته اگر یاد بگیرم :دی)، منتهی اقای خلبان دکتر رو به خوبی میشناسم و هر زمان به یادش میفتم، خاطرات بسیار بدی واسم یاداوری میشه…
شاد و موفق باشی دکتر جان
و سپاس بسیار بابت تک به تک مطالب وبسایتتون (حتی همین پست) 🙂
این پست رو ۴ سال پیش نوشتم.
الان خودمم نظرم در مورد ایشون عوض شده. این پست اینستاگرامم رو ببینید.
میدونم دکتر، پست واسه سال 92 هست، فقط نظر شخصیمو در موردشون دادم… (نظر شخصی من برمیگرده به سالهای 75 تا 82)… گرچه در طی این سال ها تغییری هم نکرده…
زنده باشین، شاد و سلامت
با سلام
آیا شما قرار نگرفتن ریاضی دان ها در جایگاه مدیریتی کشور را جفای به ریاضیات میدانید ؟!!!!!!!!!
مدیریت اساسا علمی است با محوریت شناخت شاخه ای از علوم مهندسی و بهره گیری از علوم اقتصاد و روانشناسی .
هر کسی را بهر کاری ساخته اند
جایگاه یک ریاضی دان در مقام محقق و پژوهشگر بسیار بالا تر از یک سیاست مدار و یک مدیر کلان است
من این سخن آقای قالیباف را بیشتر توهین به منزلت نظریه پردازان و شخصیت های آکادمیک علم ریاضی ارزیابی میکنم
آقای زاهدی در سال ۸۳ استاد درس ریاضیات ۲ بنده بودن در دانشکده فنی مهندسی باهنر کرمان
دقیقا قبل از اینکه وزیر بشند
ایشان در زمینه ی آموزش هم بسیار ضعیف بودند
البته در مقابل پرفسور جواد پور که ریاضیات ۱ را با ایشان گذرانده بودم
خوب نتیجه ی کار هم معلوم شد و سال های سیاهی بر دانشگاه و پژوهشکده ها و وزارت علوم گذشت
در زمان زمامداری ایشان .
سلام
منظور من این نیست که همه ریاضیدانها، آدمهای باسوادی هستند و باید پستهای مدیریتی بگیرند.
در ضمن، من هم از دوران وزارت ایشان، راضی نیستم.
نظر بنده این بود که اصلا ریاضیدان ها اصلا نباید وارد پست های مدیریتی بشند
چه باسواد و چه بیسواد
همانگونه که پزشکان نباید وارد بشند
ما به این هم معترض هستیم که چرا یک پزشک را به الان وزیر بهداشت منسوب میکنند
تکیه بر مسندی این چنین استراتژیک و کلان نیاز به دانش و تخصص مدیریتی دارد نه مدرک دانشگاهی حرفه ای مرتبط !!!
و باز هم تاکید میکنم
هر کسی را بهر کاری ساخته اند
انسان فقط در اون مسولیتی میتونه واقعا موفق باشه که در دانش و تخصص و علاقه بهش داره .
باید بابت غلط های املایی پوزش بخوام از شما
این نرم افزار کانورت فنگلیسی به فارسی بنده ایراد زیاد داره
به بزرگی خودتون ببخشید
با حرفهای شما موافقم؛ اما بعضی پستهای مدیریتی هستن که به منطق و قدرت استدلال بالایی در تصمیمگیری احتیاج دارن؛ این جور مواقع، چه رشتهای بهتر از ریاضی، میتونه به فرد کمک کنه؟
بله دقیقا
هر مدیر اگاهی در تیم کارشناسی خود نیازمند یاری ریاضی دانان مجرب است .
سلام .استاد ببخشید من میخواستم محمدرضا شعبانعلی رو بیشتر بشناسم، تازگی ها نسبت به شخصیت ایشون کنجکاو شدم. اگه ایشون رو میشناسین، اطلاعاتی در موردش بهم بدین.ممنونم
سلام
سایت رسمی محمدرضا شعبانعلی رو ببینید.
آقای دامن افشان آشنائی من با شما از طریق تمپلیت پایاننامهی دانشگاه تبریز بود و واقعا استفاده کردم و ازتون ممنونم. در رابطه با این پست، به نظر من شما این حق رو دارید که بگید رای میدید یا نمیدید یا به کی رای میدید. در اینش حرفی نیست. همزمانی با انتخابات هم بیدلیل نیست ولی خوب حق شماست اما کتمان نکنید، من از شما به عنوان یکی از کاربران سطح بالای لاتک و احتمالا متنباز در ایران انتظارات جدیتری دارم.
در مورد آقای قالیباف هم که گفتین اونزمان کاندید نبودن…واقعیت اینه که ایشون سالهاست دنبال تبلیغات و رای هستن و حتی کاراشون در شهرداری تهران هم در این راستا بوده.
من خودم به اقای x رای دادم ولی به عنوان یک دانشگاهی بین کاندیداهای موجود تنها دکترعارف بود که به معنی واقعی کلمه دود چراغی خورده بود و اعتبار و مدرکی داشت باقی سیاسمتدار و … هستند. اون ژستها و القاب رو زیاد جدی نگیرید…
آقای دامنافشان
با سلام و عرض ادب
نوشتن مطلب در روز ۲۳ خرداد راجع به آقای قالیباف که نامزد ریاست جمهوری است به نظر شما القاء شبهه نمیکند. بنده راجع به ایشان و سایر نامزدها هیچ نوع گرایش خاصی ندارم و جانبدار کسی نیستم. اما طرح مطلب شما را در این زمان محل کلام میدانم.
با عرض پوزش و تجدید احترام
سلام آقای دکتر
من با نوشتن این پست، به هیچوجه قصد اعلام حمایت از ایشون رو نداشتم؛ فقط خواستم دیدگاه ایشون رو در مورد ریاضیدانان و ورود آنها به مسائل مدیریتی کشور بیان کنم. البته قبول دارم که در این زمان خاص، ممکن است ایجاد شبهه کند.
ممنون از دیدگاهتون.
جناب آقای دامنافشان
با سلام و عرض ارادت
از این که توجه جنابعالی برای ورود ریاضیدانان در مسائل مدیریتی کشور جلب شده است و آن را بیان نمودهاید متشکرم. اما خالی از لطف نیست که یادآوری کنم که در دولت نهم وزیر آموزش عالی آقای دکتر محمدمهدی زاهدی و سه تا از مدیران برجسته ایشان به اسامی آقایان دکتر عبدالرسول پورعباس (معاون و رئیس سازمان سنجش)، دکتر رجبعلی برزویی (مدیر کل شورای گسترش) و دکتر رضا عامری (دبیر هیات مرکزی جذب اعضای هیات علمی) دکترای ریاضی دارند و مرتبه علمی آنها دانشیار و یا استاد است. بنابراین ملاحظه میکنید که عطف عنایت جناب آقای دکتر قالیباف در این خصوص مطلب جدیدی محسوب نمیشود.
با احترام
سلام
حق با شماست؛ اما موضع دکتر قالیباف از این نظر برای من جالب بود که ایشون خودشون غیرریاضی بودند و این حرفها رو میزدند؛ در حالی که دکتر زاهدی خودشون اهل ریاضی هستند و بنابراین کاملاً طبیعی است که مدیران، معاونان و همکاران خودشون رو از اهل ریاضی انتخاب کنند. هر کس دیگهای هم جای ایشون بود همین کار رو میکرد؛ چون یک فرد، همرشتهایهای خودش رو بهتر از رشتههای دیگه میشناسه و بنابراین انتخاب بهتری میتونه انجام بده.
یادش به خیر. اون زمانی که دکتر زاهدی، وزیر علوم شدند، فکر کنم اولین سفرشون به دانشگاه ما بود؛ بی سر و صدا اومدند توی سلف سرویس دانشگاه و با یک سینی غذا اومدند و روی میز ما نشستند و شروع به صحبت کردند؛ اول خیال کردیم پدر یکی از دانشجوهاست که اومده به بچهاش سر بزنه؛ اما یک دفعه گفتند وزیر علوم هستند. همهمون خشکمون زد!
دکتر عامری رو هم میشناسم. در واقع، دوست صمیمی یکی از استادام هستند. یکی بار موقع پذیرش از یک دانشگاه ایتالیایی با مشکل مواجه شدم و مشکلم رو با ایشون مطرح کردم.