از وقتی که درس دادن را در دانشگاه شروع کردم، همیشه دوست داشتم با دیگر همکاران، جلسهای خودمانی بگذاریم و با هم در مورد روشهای درست تدریس، نحوه برخورد با مسایل مربوط به تدریس، نحوه برخورد با دانشجو، مشکلات کلاس درس و… صحبت کنیم و از تجربههای یکدیگر استفاده کنیم. خوشبختانه هفته پیش، این آرزو با تلاش معاونت آموزشی و پژوهشی دانشگاه به واقعیت پیوست.
این جلسه که در قالب یک کارگاه با عنوان «کارگاه روش تدریس» برگزار شد، یک کارگاه ۱۶ ساعته بود که در دو روز و در دو نوبت صبح و بعدازظهر تشکیل شد. مدرس کارگاه، آقای دکتر عبدالحمید پاپزن، عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه بود. در ابتدای کارگاه، ابتدا مشکلات خود را در هنگام تدریس بیان کردیم. مشکلاتی مانند
- حجم بالای سرفصل درسها و کمبود وقت برای پوشش دادن همه آنها
- وجود دانشجویان شلوغ در کلاس
- رعایت نشدن احترام از سوی دانشجویان
- وجود دانشجویان با پایه ضعیف
- نبود انگیزه در دانشجویان
- نحوه برخورد با دانشجویان یک یا چند بار افتاده
- …
که فکر میکنم هر استادی در هر دانشگاهی، کم و بیش با آنها آشنا است. بعد از بیان مشکلات، هر کدام از همکاران، تجربهها و راهحلهای خود را ارایه دادند و مدرس کارگاه، آقای دکتر پاپزن هم با بیان نکات اضافی، بحث را کامل میکردند.
به عنوان مثال، در مورد مشکل شماره ۱، به این نتیجه رسیدیم که نیازی نیست همه سرفصلها پوشش داده شود؛ چون اول اینکه بسیاری از این سرفصلها قدیمی و غیرکارشناسانه هستند و دوم اینکه اگر به عنوان مثال، دانشجو برای امتحان کارشناسی ارشد به این سرفصلها احتیاج داشته باشد، میتوان بعدها این کمبود را با تشکیل یک سری کلاسهای آمادگی برای کنکور در داخل دانشگاه، جبران کرد.
در مورد مشکل شماره ۲، راهحلهای جالب و در عین حال، کاربردیای ارایه شد. یکی از همکاران، در هنگام شلوغی بیش از حد کلاس، کوبیدن دست روی تریبون یا تخته سیاه را پیشنهاد کرد که به نظر من، هر چند یک راهحل گذرا است، اما موثر واقع میشود. یکی دیگر از همکاران، پرسیدن سوال در مورد مبحث در حال تدریس، از دانشجویان شلوغی (که مطمئناً به خاطر گوش ندادن به درس، جواب آن را نمیدانند) را بیان کردند تا به این صورت، به دانشجوی مورد نظر بفهمانند که اگر گوش ندهد، چیزی از کلاس نمیفهمد. یکی از همکاران خانم هم بیرون کردن دانشجو از کلاس را پیشنهاد کردند که بعضی از دوستان با آن موافق و بعضی دیگر، از جمله، مدرس کارگاه با آن مخالف بودند. واقعیت این است که هیچ دانشجویی دوست ندارد به هر دلیلی از کلاس، بیرون رانده شود. من خودم هیچوقت دانشجویی را از کلاس بیرون نکردهام؛ چون حس میکنم با این کار، شخصیت دانشجو، جلوی همکلاسیهایش خرد میشود. یکی دیگر از همکاران، مجبور کردن دانشجوی شلوغ برای نشستن در ردیف اول کلاس را پیشنهاد کردند که به نظر من، میتواند راهحل خوبی باشد. من خودم همیشه، با مستقیم نگاه کردن به دانشجوی شلوغ، به او میفهمانم که صحبت کردنش با نفر بغلدستی و گوش ندادنش را زیر نظر دارم. گاهی هم از اینگونه دانشجوها میخواهم که به پای تخته بیایند و مسالهای را که همین چند لحظه پیش، حل کردهام را دوباره حل کنند. خوشبختانه هر دو روش، همیشه جواب دادهاند.
در مورد مشکل شماره ۳، ابتدا مدرس کارگاه، به بعضی از اختلافهای فرهنگی و طبقاتی اشاره کردند که ممکن است از طرف بعضی از ماها، به اشتباه، به عنوان یک بیاحترامی تلقی شود. خلاصه صحبتهای ایشان، این بود که حتی اگر هیچگونه احترامی از سوی دانشجوها ندیدیم، باز هم نباید احتراممان را به آنها دریغ کنیم؛ بلکه همیشه باید با کمال فروتنی و ادب، با آنها رفتار و برخورد کنیم و مطمئن باشیم که بعد از مدتی، این برخورد خوب ما، در آنها نیز تاثیر خواهد گذاشت.
در ادامه کارگاه، در مورد مشکلات دیگر هم بحث و تبادل نظر شد. بخش پایانی کارگاه هم به تکنیکها و روشهای تدریس اخصاص داشت که در آن، به چند روش مهم تدریس اشاره شد. یکی از این روشها، روش Listening Team بود. در این روش، استاد قبل از توضیح دادن هر مبحث جدید، به سه نفر از دانشجویان کلاس میگوید که بعد از توضیحهای ایشان باید هر کدام، یک سوال در مورد مبحث ارایه شده بپرسند. بعد از توضیح استاد، نفر اول، سوال خود را میپرسد. سپس استاد از یکی از دانشجوهای دیگر کلاس میخواهد که با توجه به توضیحهای گفته شده، به سوال پرسیده شده، جواب بدهند. سپس استاد از دانشجوی دیگری میخواهد که نظرش را در مورد جواب داده شده، بیان کند و همینطور ادامه میدهند تا کل کلاس یا بیشتر آن، با درس درگیر شوند.
به نظر من، روش Listening Team میتواند تا حد زیادی باعث جلب توجه دانشجوها به کلاس شود؛ حتی این روش میتواند شلوغی کلاس را تا حد زیادی، کاهش دهد؛ چون دانشجوهای شلوغ متوجه میشوند که تا چند لحظه دیگر، نوبت آنها میشود که نظر خود را در مورد سوالها و جوابهای داده شده بیان کنند و بنابراین باید حواسشان به کلاس باشد.
روشهای مهم دیگری که برای تدریس بیان شد، روش Discussion Groups بود. به طور کلی، در این روش، کلاس، به گروههای حداکثر ۷ یا ۸ نفره تقسیم میشود. سپس استاد قبل از اینکه مبحث تازهای را شروع کند، آن مبحث را در بین اعضای گروهها به بحث میگذارد و از دانشجویان میخواهد که هر گونه نظرشان را درباره مبحث مورد نظر، بیان کنند. بعد از اینکه تمام نظرها از سوی سرگروهها شنیده شد، استاد شروع به توضیح دادن مبحث مورد نظر میکند و با این کار، دانشجویان متوجه نظرهای درست و نادرست خود میشوند. روشن است که این روش، به دلیل تقسیم شدن کلاس به گروههای چند نفری، باعث صرفهجویی در وقت کلاس میشود. در واقع، در این روش، از «عرض» زمان استفاده میشود. منظور از عرض زمان، این است که چند کار مختلف، به صورت موازی و به طور همزمان انجام داده شود.
روش دیگری که در مورد آن صحبت شد، روش Debate بود. در این روش، همانطور که از اسم آن پیداست، دانشجویان در گروههای چند نفره، در مورد موضوعی، به مناظره میپردازند و سعی میکنند طرف مقابل را متقاعد کنند. این روش در بعضی از رشتهها مانند رشتههای علوم انسانی و اجتماعی میتواند بسیار کارآمد باشد.
در ادامه کارگاه هم به انواع روشهای ارزشیابی اشاره و گفته شد که باید به طور منظم، از دانشجویان، ارزشیابی شود تا بتوان بر مبنای آن، تصمیمات درست را اتخاذ کرد. منظور از ارزشیابی، گرفتن کویزهای شفاهی یا کتبی، امتحان میانترم، دادن تکلیف به دانشجویان و… است.
روشن است که در یک کارگاه ۱۶ ساعته، مطالب بسیار زیادی مطرح میشود که ذکر همه آنها در این نوشته امکانپذیر نیست. امیدوارم تا حدودی توانسته باشم مهمترین مطالب کارگاه را در این نوشته، بگنجانم.
شما چه راهحلهایی برای برخورد با مشکلات گفته شده دارید؟ شما از چه روش تدریسی استفاده میکنید؟ نحوه برخورد شما با دانشجو چگونه است؟ منتظر دیدگاههای خوب شما هستم.
پانویس ۱: عکسهای به کار رفته در این نوشته، تزیینی هستند و ارتباطی به مطالب گفته شده در کارگاه ندارند.
لینک ثابت: https://panevis.ir/?p=608
در اینترنت سرچ کنید
روش تدریس دکتر حسینی
و ویدیوی من را شیر کنید.
سلام. خدا قوت آقای دکتر
متاسفانه مشکل بی توجهی دانشجویان به درس ریشه ای هست و به دلایلی مثل کم خاصیت بودن دروس دانشگاهی و بیکاری وعدم امید به آینده ی شغلی ارتباط مستقیم داره.متشکرم
نظریات و تجربیات خوبی را شریک گذاشته اید. به مشکل اول که حجم زیاد از موضوعات را چگونه میتوان به دانشجویان تدریس کنیم، به نظر میرسد به جای حل مشکل از مشکل فرار کرده اید.
نمیشود بخش از درس ها را به دانشجویان بگوییم این مباحث به دردبخور نیست، نخوانید و یاد نگیرید. باید راه حل بیابیم که چگونه در وقت کم بتوانیم مطالب بیشتر را به شکل موثر تر بیاموزانیم.
سلام. از مطلب بسیارمؤثرتون ممنون. خیلی استفاده کردم.
با سلام
بسیار ممنونم که این تجربیات و نظرات مفید رو برای استفاده سایر افراد به ویژه ما مدرسین تازه کار دانشگاه قرار دادید. بنده به شخصه بسیار استفاده کردم.
در مورد روش پاورپوینت و به کارگیری اسلاید در کلاس درس هم باید عرض کنم که به نظر بنده استفاده از این روش بستگی به موضوع مبحث درسی داره و ممکنه که در کلاس های ریاضی کاربرد نداشته باشه اما در کلاسهای درسی علوم پزشکی و پرستاری که مربط به حیطه کاری من هست بسیار مفیده چرا که امکان نمایش دادن تصاویر بیماری های مختلف مثل بیماری های پوستی و یا روش های جراحی مختلف بدون حضور در اتاق عمل و … رو فراهم می کنه و این باعث ماندگاری بیشتر مطالب نسبت به تدریس به روش سخنرانی میشه.
با تشکر
سلام. خیلی اتفاقی سایت شما رو دیدم و اصلاً فکر نمی کردم که جایی باشه که این تجریبات رو در اختیار دیگران قرار بده خیلی خیلی عالی بود و ممنون
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی
راه حل هایی که شما در مورد نمره دهی به دانش آموز ارائه می دهید، مسکنی است که درد را درمان نمی کند ولی می تواند تا مدتی آن را کم کند.
امّا مشکل از آنجایی شروع میشه که وقتی دانش آموزان دبیرستانی برای تجدیدی شهریور ماه می آیند تعدادشان بقدری است که رئیس حوزه به مراقبان اعلام می کند که وضعیت اضطراری است. اما در امتحان معارف اسلامی رئیس حوزه به بیشتر مراقبان اجازه مرخصی می دهد چون تعداد بسیار کاهش پیدا می کنه.
اما راه حل اصلی توی دانشگاه نیست بلکه در مقطع دبیرستان و یا راهنمایی و یا اصلی تر ابتدایی است.
وقتی که تمام این مسیر اول ابتدایی تا دانشگاه ریاضیات به صورت مجرد و به روش سخنرانی تدریس می شود.چه انتظاری به یادگیری آن در دانشگاه است چون وصف العشق نصف العقش است. چه جوری میشه یک ماشین رو در مسیری که خاکی پر از چاله و چوله و دست انداز است سالم به مقصد برسونیم و در گل آن گیر نکنیم و یا …
راه حل :
1. گرفتن فیلم از تمام مراحل تدریس خودمان و بعد بازبینی و اصلاح کارمان و همچینی ارائه ویدئو تدریس به افرادی که حضوری کم رنگ داشته اند برای مرور در زمان مناسب در خارج از کلاس و عدم بهانه گیری های متعدد یادگیری
(البته همین جا میگم استاد شما خیلی استاد باشید و اعتماد به تدریس تان داشته باشید، اجازه به دادن فیلم برداری از کلاستان را خواهید داد.)
2. استفاده از تکنیک های هوشمند، جهت ارائه تدریس یعنی همان ساخت پاورپوینت های آموزشی استاندار ریاضی برای هر مبحث که البته هنوز شیوه ی صحیح و استانداردی از آن در ریاضیات در جهان وجود ندارد و یا کسی تا به حال پاورپوینت ریاضی استاندارد نتوانسته است بسازد البته خودم موفق شدم پس از سه سال کار کردن روی کتاب ریاضی ششم ابتدایی کل آن را هوشمند کنم و به جرأت می توان گفت که اگر این کار را بتوانم در اسرع وقت به ثبت برسانم و مسئولین آموزش و پرورش یاری فرمایند (انشاء ا…) و بعد با آموزش و ساخت پاورپوینت های هوشمند ریاضی کل پایه ها به شما استاد در دانشگاه دانشجویانی را تحویل خواهیم دارد که در زمان جهش داشته باشند و شما از دیدن آنها تعجب کنید و نمره کم تر از A+++ یا 20 به وی ندهید و سر کلاس سر جایتان بنشینید تجزیه و تحلیل آنها را از مباحث ریاضیتان به روش های مختلف را ببیند و لذّت ببرید.
با تشکر فقط امیدواریم که مسئولین کمکم کنند. اسم اینجانب را نیز فراموش نکنید.
ممنون از اینکه نظرتون رو نوشتید. برای شما آرزوی موفقیت میکنم؛ فقط اطلاع دارید که روش اسلایدی طرفداران زیادی نداره؟ من وقتی با اسلاید درس دادم، دانشجوها خوابشون گرفته. خودشون هم با این روش مخالف بودن.
در مورد روش اسلایدی که فرمودید طرفدار نداره باهاتون کاملا موافقم مخصوصا برای اثبات های ریاضی ولی برای بعضی دروس اگر عکس یا فیلمی مرتبط با موضوع به دانشجو نشون داده بشه تاثیر زیادی داره و بارها دیدم که دانشجو مطالب رو از فیلمی که سر کلاس دیده بهتر به یاد میاره تا ساعتها درسی که مطالعه کرده، اما مشکل من برای درسهایی هست که هم عکس و فیلم دارن و هم اثبات های طولانی ریاضی!
با سلام خدمت شما.
آیا در مورد روش تدریس یاران(شیوه گروهی) یا دانشجو محور چیزی شنیده اید؟
به نظرتون برای تدریس ریاضیات یا کلا دروس محاسباتی با توجه به پایه ضعیف برخی دانشجویان چگونه میتوان این روش را پیاده کرد.
چگونه میتوان از دانشجویی که نوشتن لگاریتم (log) را نمیداند بخواهیم در این مورد برای دیگر دانشجویان ارایه دهد با توجه به نکات دیگری همچون کمرویی، عدم بیان خوب، پایه ضعیف.
با تشکر از مطالب مفیدی که از سوی شما و دیگر بازدید کنندگان سایت مطرح شده بود.
در مورد این روش چیزی نشنیدم؛ ولی بعید میدونم در رشتههای ریاضی، ارایه توسط خود دانشجویان برای اونها مفید باشه. این روش بیشتر در رشتههای علوم انسانی فکر میکنم کاربرد داره.
lecturer عزیز چه مطلب خوبی از استادتون گفتید، خیلی خیلی دوست داشتم
«یاد بهترین استاد دوران زندگیم که اتفاقا استاد همین درسم بود میفتم که میگفت استاد باید طوری تدریس کنه
چشمهای دانشجوهاش از خوشحالی برق بزنه.»
وقتی برق چشمهای دانشجوهام رو میبینم، انگار دارم بال درمیارم، حالا این برق ممکنه از مطلب درسی باشه یا خوشحالی و خنده از یه ماجرای جالب که براشون تعریف میکنم…(جدیدا به این نتیجه رسیدم که بایــــــد تو کلاس یه خورده مطلب خارج از درس که مربوط به درس باشه و جذاب و جالب باشه برای بچه ها گفت، به شدت موثره، معمولا آقایون تو این بخش مهارت بیشتری دارن)
بنده این ترم به عنوان اولین بار در دانشگاه سراسری با مدرک ارشد یکی از دروس تخصصی الزامی رو تدریس کردم و تقریبا بیش از نصف کلاس هم دانشجویانی بودن که قبلا 1 بار افتاده بودن. در اولین تجربه تدریسم یکی از سخت ترین و مهم ترین دروس دوره کارشناسی الکترونیک که ترم 6 ارائه میشه رو به بنده و به خاطر رزومه علمیم واسه تدریس دادن که در این مورد لازمه به این نکته نیز اشاره کنم که یکی از کارهای انجام شده بنده رو هنوز قبل از چاپ رسمی آن (4 ماه پیش پذیرفته شده ) توسط موسسه اصلی، در یکی از دانشگاه های سراسری در مقطع ارشد به عنوان پروژه درسی معرفی کرده اند( که نشان از اهمیت کارم داره و بعد از چاپ شدنش مسلما بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت).
دانشجویان پسر از خودم بزرگتر بنظر میرسیدن چون هنوز ریش خودم کامل در نیومده 🙂
بسیاری از مسئولان آموزش و حتی اساتید از شلوغ بودن دانشجویان و… از من میپرسیدن و میگفتن که میتونی باهاشون کنار بیایی یانه!!!!
ولی با اینحال کلاس خوبی داشتم و نهایتا یکی دوبار اعصابم بهم ریخت (اونم سر مسائل بسیار جزئی مثل خندیدن یواشکی دو سه نفر) ولی تونستم جمع و جورش کنم و خب حساب کار هم تا حدودی دستشون اومد و بعد اتمام کلاس میشد از چهره اونایی که باعث این کار شده بودن فهمید.
نهایتا بعد از دادن نمرات نیز بعضیاشون به خاطر شیطنتشون ازم حلالیت میخواستن با اینکه افتادن و یا نمرشون خوب نشده بود.
البته بگذریم از کسانی هم که بهشون احترام میزاری، میخان سو استفاده کنن و نمره مفت بگیرن که نهایتا هم موفق نشدن.
روش تدریس بنده به این صورت بود که حضور و غیاب نمی کردم و درسو همیشه با سوال و جواب پیش می بردم که تقریبا تو هیچ کتابی مطالب رو به اون صورتی که بنده درس میدادم وجود نداره که سهم عمده آن مطالب، آموخته های خودم برای هرچه بهتر شدن تدریس و بیان مطالبم و بخشی نیز مربوط به روش هایی بود که از اساتیدم یاد گرفته بودم.
تو تدریس هم سعی کردم هیچ وقت از روی جزوه و یا کتاب تو وایت برد ننویسم و صرفا جزوه رو برای داشتن نظم تو تدریس و نگاه کلی بهش استفاده میکردم.
همچنین اگه کسیو هم می دیدم که حواسش به درس نیست ازش سوال میپرسیدم که این باعث میشد یه کمی کنترل کلاس راحتتر بشه و همچنین یکی دو هفته بعد همه اساتید کلاسم تموم شد.
درنهایت تو امتحان پایانترم نیز از 5 دانشجوی زرنگ (براساس نمره میانترمشون)نظر سنجی کردم و به هرکدوم 6 تا سوال تستی دادم و همچنین ازشون خواستم که انتقاد و پیشنهادات خودشون رو به همراه ایمیل برام بنویسن.
نمی دونم حالا ازترس بود یا نه ولی در مجوع از 30 تا تست 28 موردخیلی خوب، 1 مورد ضعیف و 1 مورد خوب شد.
برای دلیل ضعیف نیز بنده از طریق ایمیل به طور کامل به دانشجو توضیح دادم که دلیل شما برای این مورد به خاطر برخی محدودیت ها و مخصوصا زمان درست نیست و اگر اینها نبودن نظر شما کاملا منطقی هست و من هم با جنابعالی موافقم. البته به جز اینا اکثر دانشجوها هم ازم به خاطر احترامم به دانشجو، نمره منصفانه دادن و راحت بودنشون با من در زمینه پرسیدن سوال و همچنین تدریسم تشکر میکردن و حتی میگفتن که واقعا دیدگاهمون رو نسبت به درس عوض کردی(همون احساسی که من نسبت به استاد همین درسم داشتم و دارم)
رنج نمرات نهاییشون هم در درس بنده بین 9.75 تا 18.5 بود که کسایی هم بودن که حذف کردن.
یاد بهترین استاد دوران زندگیم که اتفاقا استاد همین درسم بود میفتم که میگفت استاد باید طوری تدریس کنه
چشمهای دانشجوهاش از خوشحالی برق بزنه.
البته خودم متوجه ایراداتی از تدریسم برای بار اول شدم مثلا سریع تدریس کردن و عدم نوشتن توضیحات در وایت برد
که البته دلیل اینکه نمی نوشتم به این خاطر بود که دانشجو اونارو حفظ نکنه و بعدا به دنبال علتشون بره و خودش به اون نکات برسه.
این بود تجربیات بنده از اولین دوره تدریس درس مورد علاقه ام که در جلسه آخر کارخودم رو هم براشون تدریس کردم که به نظرم برای بار اول تجربه خوبی بود و فک کنم یکی از دلایل اصلیش این بود که به دانشجو جدیدترین ایده مطرح شده در دنیا رو گفتم و چون کار خودم هم بود با کنجکاوی بیشتری درس رو دنبال میکردن. همچنین برخورد مودبانه همراه با احترام و صمیمیت نیز به نظرم بی تاثیر نبود. البته هنوز نظر سنجی پورتال اساتید رو نتونستم ببینم که اونجا وضع چطوره 🙂
با اینکه خیلی طولانی شد ولی خیلی خوشحال میشم انتقادات و پیشنهاد دوستان رو هم بشنوم.
در مورد بیرون کردن دانشجو منم مخالفم
به نظرم بهترین راه همون رابطه دوستی داشتن باهاشون هست من اون ترمها که تدریس میکردم قانون کلاسم این بود که یه گروه دوستی هستیم پس کسی رو ازکلاس دیگه ای یا دوستی رو نیارید تو این گروه
یه بارم یکی اورده بود که برخورد کردم و خود دانشجوها به مدیر اموزش خبر دادند ودیگه تکرار نشد
سلام
بنده بعد از دو سال مرخصی ترم اینده انشالله دوباره تدریس میکنم
سوالم با این استرس چه باید کنیم؟
سرفصل ها رو خود دانشگاه میده یا خودتون از جای خاصی پیدا میکنید
برای رشته های مختلف چه میکنید مثلا برا بچه های ریاضی درس ریاضی رو باید قویتر از بچه های شیمی یا مهندیسی گفت با این اختلاف چه میکنید ؟
یه نکته دیگه اگه تو یه سرفصل خودتون ضعف داشته باشید چه میکنید؟
من این استرس رو زمانی که ترم ۳ کارشناسی بودم و واسه حل تمرین درس معادلات رفته بودم، تجربه کردم. واقعاً خیلی
پراسترس هستش. یادمه تا ۴-۵ دقیقه فقط کتاب جلوی دستم رو پشت تریبون، الکی ورق میزدم. تنفسم حتی مشکل شده
بود. ولی بعد از این چند دقیقه، کمکم خودم رو کنترل کردم و اومدم وسط کلاس و خودم رو معرفی کردم؛ هدف کلاس رو گفتم و بعد
هم درس رو شروع کردم. جالبه اونقدر درس رو خوب توضیح دادم که بعد از همون جلسه، چند نفر اومدن و بهم پیشنهاد کلاس
خصوصی دادن. خبر خوشحالکننده اینکه این استرس فقط جلسه اول کلاس اول اتفاق میافته.
پیشنهاد من اینه که با یه چهره بشاش وارد کلاس بشید و سریع برید پشت تریبون قرار بگیرید (تا فرصت قضاوت سریع درباره نوع پوشش
و لباستون رو ازشون بگیرید). بعد جزوهها یا کتابهاتون رو دربیارید و ۱-۲ دقیقه همینجوری الکی ورقشون بزنید تا فرصت کنید خودتون
رو جمعوجور کنید. توی این مدت نفس عمیق بکشید و عضلاتتون رو شل کنید و سعی کنید یه نیمنگاهی هم به دانشجوها داشته
باشید. این نیمنگاه هر چند کوتاه باعث میشه با دانشجوها ارتباط برقرار کنید و از استرستون کم بشه.
دانشگاه نمیده و دخالتی هم نمیکنه. سرفصلهای همه درسها روی سایت سازمان سنجش وجود داره؛ هر چند متاسفانه خیلی قدیمی هستن و گاهی برای چند رشته مختلف، یکسان هستن.
کاملاً حق با شماست. دانشجوهای ریاضی هر مطلب و ادعایی رو راحت قبول نمیکنن. در کلاسهای رشته ریاضی، معمولاً بعد از بیان هر مطلبی، اثبات اون مطلب رو هم باید گفت. علاوه بر این، منابع رشته ریاضی با بقیه رشتهها تفاوت داره.
طبیعتاً باید خودتون رو قوی کنید. خود من گاهی شده برای فهمیدن مطلبی، بخش مربوطه ۳-۴ تا کتاب رو خوندم، اما متوجه نشدم؛ ولی با خوندن کتاب بعدی، قشنگ متوجهش شدم. واقعیت اینه که هیچ کتابی، همه مطالب رو خوب توضیح نداده؛ پس نباید فقط به یک منبع بسنده کرد.
متشکر با اونکه قبلا هم درس میدادم ولی الان استرس دارم نمیدونم چرااا
خیلی مفید و دلگرم کننده بود حرفاتون
سلام
در مورد دانشجویان شلوغ من هم خودم آوردن دانشجو به صندلی ها جلو رو چند بار امتحان کرده ام و گاهی جواب می دهد. اما در مورد بیرون کردن از کلاس، اگر دانشجویی از دستور شما تبعیت نکرده و از کلاس بیرون نرود چه می توان کرد؟
یکی از دلایلی که من بیرون کردن از کلاس رو اصلاً پیشنهاد نمیکنم، همینه. ممکنه دانشجوی قُدی پیدا بشه و بگه «نمیرم». اونوقت استاد واقعاً جلوی دانشجوها، اقتدارش رو از میده. تنها راهی که به ذهنم میرسه، اینه که از یکی از دانشجوها بخواید حراست دانشکده رو خبر کنه و تا وقتی هم که حراست بیاد، هیچ حرکت و صحبتی توی کلاس نکنید و خونسردیتون رو حفظ کنید.
بادرود،،بله مطالبتون بسیارمفیدوعالی بود،،،سپاسگزارم اززحماتتون،،درحوزه ادبیات ممنونم میشوم شماودوستان راهکارهای روش تدریس بهتر وجذب داشجویان رااارایه کنند،،سپااس
شما لطف دارید.
من البته تخصصی در زمینه تدریس ادبیات ندارم؛ اما یکی از مواردی که در زمینه تدریس ادبیات خیلی مهمه، طنین صدای استاد در هنگام خوندن شعرهاست؛ به خصوص در موقع خوندن شعرهای حماسی، فراز و فرود صدا خیلی مهمه.
درودبردوستان واساتیدبزرگوار…بنده به زودی تدریس دردانشگاه رااغازمیکنم،،خواهشمندم درباره تجربیات وروش تدریس رشته ادبیات فارسی درجلسات آغازین کلاس رابیان کنید،،سپاسگزارخواهم شد
بهتون تبریک میگم. آیا این دو تا پست رو دیدید؟
۱. جلسه اول کلاس؛ شانسی برای اثرگذاری مفید (۱)
۲. جلسه اول کلاس؛ شانسی برای اثرگذاری مفید (۲)
سلام,ممنون از اینکه به سوالم پاسخ دادید.بسیار متشکر هستم
سلام,من از ترم آینده تدریس در دانشگاه را شروع می کنم اما خیلی استرس دارم,نمی دونم جلسه اول چطوری کلاس را شروع کنم؟چی بگم؟لطفا راهنمایی کنید.ممنون میشم
بهتون تبریک میگم. آیا این دو تا پست رو دیدید؟
۱. جلسه اول کلاس؛ شانسی برای اثرگذاری مفید (۱)
۲. جلسه اول کلاس؛ شانسی برای اثرگذاری مفید (۲)
با سلام من مدت 3-2 سال هست که مشغول تدریس هستم، ببینید خودم در حال حاضر همچنان دوره ی دکتری رو تمام نکردم دقیقا اساتیدی که برخورد بازی با دانشجویان حتی در دوره دکتری دارند بخصوص در جلسات اول کلاس، دانشجویان در این مقطع هم درسشان را جدی نمی گیرند اولین و دومین جلسه هر کلاس بنظرم مهمترین جلسات هست. من همیشه جلسه اول طرح درس، کلیات مباحث ، تاریخ امتحان های میان ترم یا کویز ها و پروژه های عملی رو در اختیار دانشجویان قرار بدم و 2-3 جلسه اول هم به ساعت حضور در کلاس شدیدا حساس هستم در اکثر موارد مشکلی تا پایان ترم پیدا نمی کنم، در خصوص دانشجویان شلوغ یا بی احترامی یادمان باشد تفاوت فرهنگی یک مسئله هست و آداب رفتار دانشگاهی یک مسئله دیگه ! ما مصلح اجتماعی یا مددکار نیستیم پس دانشجو باید اصول رفتار و دیالوگ دانشگاهی رو یاد بگیره اساساً یکی از اهداف دانشگاه رفتن ارتقا فرهنگی اجتماع هست بنابراین، باید واکنش مناسب در برابر بی احترامی نشان داد من هم اصولا با بیرون کردن دانشجو موافق نیستم چون بعضی وقت ها ممکن هست به واکنش های نا مناسب از طرف دانشجو و تشنج فضای کلاس منتهی گردد، اما وقتی شما یک کلاس 70 نفری دارید که اکثرا بدون کنکور اومدن سر کلاس و عموما دنبال تفریح هستند و یا با موبایل گیم بازی می کنند یا تلفن جواب می دن پس شما اساسا بجای دانشگاه در دبیرستان در حال تدریس هستید پس حالا تکنیک های دیگری باید استفاده کنید مثلا من از دانشجویان ترم 4 به بعد هیچ وقت مشکلی نداشتم اما دانشجویان ترم 3-2 بویژه آقایان فکر می کنند بی نظمی در کلاس نشان بزرگ شدن هست من اصولا با تکنیک سوال کردن توضیح خواستن و بنوعی مجبور کردن به ورود به بحث این دانشجویان رو کنترل می کنن اما بیرون کردن در کلاس در بعضی موارد اجتناب ناپذیره در غیر این صورت تسلط شما برای اداره کلاس زیر سوال میره. در خصوص پوشش ندادن سرفصل این بنظر من بزرگنرییییییییییییییییییین خیانت ممکن به دانشجو هست که بخشی از سرفصل را رها کنیم به امید کلاس کنکور ارشد!!!!! این یعنی فرار از مسئولیت، اگر نمی تونیم پوشش بدیم قبول نکنیم واحد درسی رو، من قبول دارم سر فصل ها قدیمی هست اما اصولا درس های ترم بعدی بر مبنای این هست که در درس پیش نیاز شما همه ی مطالب رو می دونید پس دانشجو ترم های بعد حتی 3-2 ترم یعد به مشکل می خوره ، از طرفی پشت کنکور ارشد که بودم یادم نمیره چقدر از دست استادهایی که بعضی مطالبو همینجور حذف کرده بودند ناراحت بودم، از سوی دیگر این سرفصل ها اگر چه قدیمی هستند اما به دو دلیل باید رعایت شوند 1- اصولا توسط جمعی از بهترین اساتید ایران تهیه شدند که قطعا دید این افراد نسبت به نیازهای یک رشته خیلی عمیق تر از ما بوده و من افتخار دانشجویی چند نفرشونو داشتم و این افراد اصولا یا در کشورهای مطرح دکتری گرفتند یا با دانشگاه ها معتبر دنیا در ارتباطند لذا فکر می کنم این افراد از لحاظ علمی صلاحیت لازم را برای تدوین سرفصل داشتند. این افراد سر کلاس های خودشون بخوبی بدون فشار می تونند کل مطالب رو تدریس کنن فقط با برنامه ریزی مناسب و تعطیل نکردن جلسه اول و آخر ترم و زود تعطیل نکردن کلاس ها(کاری که اکثر ما انجام می دیم)2-کل دروس یک رشته بصورت یک پکیج تهیه میشود یعنی تکمیل کننده هم هست بنابراین خیلی اوقات قرار هست سرفصل های یک درس در ترم 2 برای یک درس در ترم 7 بکار آید حالا فکر کنید خلاصه کردن مباحث کلیت کار رو چطوری ناقص می کنه، اما در خصوص دانشجویانی که پایه ضعیفی دارند اصولا مشکل از شیوه مطالعه کردن دروس هست یعنی بعصی از دانشجویان نمی دونند برای دروس مختلف چطور باید استراتژی مطالعه رو عوض کنن بنظرم بد نیست همون جلسه اول توضیحاتی در مورد شیوه مطالعه مناسب برای درسی که دارید بگید و ذکر کنید این شیوه بدرد این درس می خوره کلی صحبت نکنید دقیقا بگید چطور خودتون این درسو می خوندید اگر به گذشته مراجعه کنیم برای خوندم هر درسی استراتژی خودشو استفاده می کردیم مثلا برای درس های محاسباتی گام به گام نوشتن روش های حل هر نوع مسئله به فارسی با توضیحات تکمیلی خیلی خوب مانع سر درگمی میشه ،
سلام و خیلی ممنونم به خاطر گفتن تجربیاتتون از تدریس در دانشگاه.
با عرض پوزش، زیاد با این حرفتون موافق نیستم. اگر سرفصلهای رشتههای مهندسی رو نگاه کنید، میبینید مثلاً سرفصلهای درسهای ریاضی ۱ و ۲ رشتههای مهندسی برق، مکانیک، آیتی، مهندسی شیمی و کامپیوتر یکی هستش! آیا واقعاً مباحث ریاضی موردنیاز این رشتهها یکی هستش؟!
با تشکر از حسن توجه شما، برخی اطلاعات عمومی و پایه هستند و هرمهندسی باید بدونه، بله حرف شما کاملا صحیح است نیازهای این رشته ها متفاوت است اما اساسا ریاضی یک همان جمع بندی دروس دبیرستان و پیش دانشگاهی هست(کمی پیشرفته تر)، فکر کنید مثلا کسی انتگرال ندونه یا سری ندونه بعد در صنایع یا رشته کامپیوتر بخواد الگوریتم بنویسه، کلا رویکرد این بوده که ریاضیات 1 و 2 مشترک نیاز هر مهندسی هست که اگر شما در رشته های مهندسی تحصیل کرده باشید حتما بهتر از من میدونید که بویژه در مقطع ارشد چقدر این ریاضیات بکار دانشجو میاد، بعد در رشته برق و کامپیوتر با ریاضیات مهندسی مطالب تکمیل میشه در حقیقت بخش خیلی زیادی از قوانین و قضیه های رشته ی مکانیک، عمران و… که بچه ها نتایجش رو تو لیسانس می خونن با ریاضیات 1 و 2 اثبات شده، حالا تو ارشد باید روی قضیه کار کنن که دیگه زمانی برای خواندن واحدهای تکمیلی ریاضی نیست پس سرفصل این نیاز رو تولیسانس دیده. در خصوص رشته شیمی خیلی اطلاعاتی ندارم. در مورد حجم کم ریاضی دانشکده های مطرح دنیا هم اساسا از اینجا ناشی میشه که رویکرد کلی به رشته مهندسی در این کشورها متفاوته. اساسا فارغ التحصیل لیسانس (در اروپا بویژه) بار عملی خوبی داره و در مباحث تئوری خیلی قوی نیستند برای همین تو ارشد واحد های پیشنیاز زیادی رو میگذرونن کلا نگاه به رشته های مهندسی خیلی تفکیک شدست. با این همه نظر شما ، نظر جمع زیادی از اساتید هست و قابل بررسی، ولی ایکاش این مبحث رو با تهیه کنندگان سرفصل(اصولا اساتید دانشگاه تهران و شریف) درمیان بگذارید فکر می کنم دلایل خوبی داشته باشندالبته تا جایی که خبر دارم قرار هست سال آینده بازبینی مجددی برای بعضی از رشته ها بشه.
متاسفانه من سرکلاسام دانش آموزایی رو دارم که زبان خوش و زبان تنبه، هیچ اثری روشون نداره
دانش اموز پیش ریاضی که با کلی ادعا سر کلاس حاضر میشه و در کمال گستاخی، جملاتی بکار میبره که میخواد معلم رو تحقیر کنه.
واقعا متاسفم برای نسلی که الان داریم و بیشتر متاسفم برای نظام آموزشی بی هدف کشور. من به شخصه از امر تدریس ریاضی که زمانی یکی از مهمترین علایقم بود، بیزار شدم.
سلام من به تازگی تدریس را آغاز کردهام وازترم آینده به امید خدا می خواهم تدریس کنم و از کسانی که تجربه در زمینه تدریس و شیوه موفق اداره کلاس و شیوه تدریس دارند مرا نیز از تجربیاتشان بی نصیب نگذارند ممنون میشوم
سلام
برای شروع میتونید نوشتهها و دیدگاههای زیرشون رو هم بخونید:
۱. چرا به دانشجو، نمره پاسی نمیدهم؟
۲. نظرسنجی: علت درس نخواندن دانشجویانم
۳. چگونه با دانشجویان شلوغ در کلاس برخورد کنیم؟
براتون آرزوی موفقیت میکنم.
ممنون آقای دامن افشان
من مشترک نوشته هایتان هستم و چند روز پیش این مطلب را خوانده بودم و استفاده کردم.
به زودی من هم دارای تجربیاتی خواهم بود که باید بیان شوند!
1. مشکلی که من با دانشجویانم دارم از قبل از کلاس شروع می شود. یعنی از جایی که آنها باید خود را برای کلاس آمده میکردهاند و نکردهاند! اصولا بسیاری از آنها نمیتوانند خود را برای کلاس، کوییز و یا امتحان آماده کنند، زیرا روشهای مطالعه را نمیدانند! و چون در در این دانشگاهی که تدریس می کنم با توجه به ملاحظاتی که سازمان سنجش در نظر گرفته، سهمیه دانشجویان مناطق محروم بالا است، به این نتیجه رسیدهام که باید آنها بالاخره در جایی این آموزشها را ببینند. در این چند ساله اخیر بخشی از زمان سه جلسهٔ اول کلاس را به طور غیرمستقیم به ارایه شیوهٔهای مطالعه اختصاص دادهام. بازخورد دانشجویانم مرا به تداوم این روند مصمم ساخته.
2. متأسفانه امکانات محدود آموزشی نسبت به شرایط قرن ۲۱م، دستمان را در خلاقیت بسته!
سازمان آموزش و پرورش وضع بهتری نسبت به دانشگاهها پیدا کرده و روند هوشمندسازی ابزارهای آموزشی را سریعتر طی میکند!
3. این روند که اساتید از جزوه کلاسی شان امتحان می گیرند و دانشجویان تنها به جزوه وابسته شده اند، کار را سخت کرده! اگر سوالاتی خارج از محدوده جزوه بدهم، قطعا همه دانشجوها درس را خواهند افتاد!!! دانشجویان عادت کردهاند که نمره شان را با جزوه بگیرند و چون همیشه این اتفاق برایشان می افتد، دلیلی نمی بینند که فعال باشند و یا سر کلاس درس گوش بدهند. آخر ترم جزوه همکلاسی شان را کپی می گیرند و درس را پاس میکنند. کمتر دانشجویی را دیدهام که به جز کتاب مرسوم و جزوه سراغ منابع کمکی برود و اهل تحقیق باشد، سر کلاس درس پرسشگر باشد و… –> مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد
4. بسیاری از مشکلات دانشجویان در سر کلاس درس مربوط به مشکلات روحی شان است: وسواس پنهان، خجالت، خشم، فقر و…
کلاس های مختلط برای برخی دانشجویان (حتی دانشجویان با استعداد) پتکی می شود برای خفه ماندن و به تدریج سر کلاس بی حوصله شدن، گوش ندادن و سرانجام از کلاس درس فراری شدن. در حالی که باید پیش از دانشگاه او باید اعتماد به نفس لازم را کسب می کرده است و اگر بیماری روانی زمینه ای (مانند وسواس پنهان) مانع اعتماد به نفس شخص بوده، مرتفع می گشته است.
نداشتن مهارت اجتماعی، سر کلاس درس بروز پیدا می کند. یکی گوش نمی دهد، یکی شلوغ می کند. یکی …
دانشگاه ها باید در زمینه روانشناختی دانشجویان (تک به تک) وارد شوند و امکانات گسترده ای را در این زمینه در اختیارشان بگذارند. دانشگاه باید بتواند دانشجویان را در راه شناخت مشکلات روحی شان کمک کند و گزینه های درمانی را برایش معرفی کند.
5. وقتی با دانشجویان رشته کشاورزی درس شیمی پایه دارم، یکی از کابوسی ترین ترم هایم را سپری می کنم! درس برای این دانشجویان کاملا بی اهمیت است، نه لزوم آن را درک کرده اند و نه به آن احساس نیاز در رشته خود می کنند. به عبارتی آن را شبیه یک درس پرت در بین سایر درس های خود می بینند و همین باعث می شود احترام کلاس را رعایت نکنند!
6. روشهایی که معرفی کردید (گروه بندی، پرسگری و…) اگر به طور گسترده مورد استفاده قرار نگیرند و تنها شما باشید که در دانشکده این شیوه را در پیش بگیرید، بیش از آن که مفید باشد، مضحک خواهد بود!
۱- کاملاً با شما موافقم. متاسفانه بیشتر از ۹۰ درصد دانشجویانم، شب امتحانی هستند؛ شب امتحان درس رو میخونند؛ اگر پاس شد که چه بهتر؛ اگر هم نشد، ترم بعد دوباره بر میدارند. آن قدر این کار رو تکرار میکنند تا بالاخره درس، پاس بشه.
۲- موافقم. البته بعضی از همکاران میگویند که وقتی از مثلاً پاورپوینت در کلاس استفاده میکنند، برخلاف انتظار، دانشجویان زیاد راضی نیستند.
۳- من هم به شدت با جزوه گفتن، مخالفم؛ اما متاسفانه همونطور که خودتون هم گفتید، چارهای نداریم.
۴- منظورتون رو از خشم و فقر در سر کلاس، متوجه نشدم. امکان دارد بیشتر توضیح بدهید؟
۵- من هم همین مشکل رو دارم. مثلاً همین ترم تابستان، درس ریاضی عمومی ۲ رو با دانشجویان زیستشناسی داشتم که به شدت، بیانگیزه بودند. کلاً دانشجوها انتظار دارند که وقتی یک مبحث ریاضی رو بهشون میگید، بلافاصله بعد از کلاس، اون مبحث رو توی زندگی واقعیشون به کار ببرند!
۶- در این مورد هم حق با شماست. متاسفانه همیشه باید همرنگ بقیه استادان بود.
خیلی ممنون بابت نوشتن دیدگاهتون.
در مورد 4: منظورم این بود که بساری از رفتارهای دانشجویان در سر کلاس درس منشا روحی و اجتماعی دارد، جامعه ای که خشن شده، جامعه ای که فاصله طبقات آن بزرگ و بزرگ تر می شود و…. در این موارد نه دانشجو مقصر است نه استاد؛ من هم به شیوه شما با دانشجویان شلوغ سعی میکنم مدارا کنم.
پرزنتیشن (پاورپوینت) نباید ابزاری برای کم شدن عملکرد استاد بشه؛ شیوه استفاده از پرزنتیشن رو اگر تنها ابزاری برای یادآوری تیترهای درسی برای استاد باشه، من هم نمی پسندم. پرزنتیشن تنها امکان ابزارهای نوین آموزشی نیست. وقتی درشیمی پایه از تعادل شیمیایی برای دانشجو صحبت می کنم، فیلم یک واکنش شیمیایی خیلی به تدریسم کمک می کنه. اگر ابزارهای لازم وجود داشت خیلی دوست دارم که برخی نرم افزارها و زبانهای برنامه نویسی را در تایم های فراغت کلاس ها مرتبط با موضوع درس برای دانشجوها معرفی یا آموزش دهم. در یکی از کلاس ها که ویژه دانشجویان ارشد است و در اتاق خودم تشکیل میشه، استفاده از «وکام»، از دست گچ و ماژیک خلاصم می کنه و مسلط تر هستم.