چند روز پیش به مناسبت صدمین روز استقرار دولت آقای دکتر روحانی، وبسایت شخصی ایشان، کلیپ زیبایی به نام «نوسفر» را منتشر کرد. بعد از این اتفاق، وبلاگ «استادان علیه تقلب» نسبت به این کلیپ واکنش نشان داد و آن را نوعی کپیبرداری (بدون ذکر منبع) از یکی از کلیپهای تبلیغاتی آقای اوباما به نام “Yes We Can” در کمپین انتخاباتی ایشان در سال ۲۰۰۸ دانست؛ هر چند بعد از چند ساعت، الهامی بودن کلیپ و توضیحاتی برای رفع ابهام به صفحه این کلیپ در سایت یوتیوب اضافه شد. به خاطر همین، تصمیم گرفتم نوشتهای در مورد تکنیکی به نام Détournement بنویسم که بیارتباط با این اتفاق نیست.
Détournement یک واژه فرانسوی است که به معنای تغییر در یک اثر هنری و خلق یک اثر هنری جدید برای بیان مخالفت و اعتراض با اثر اصلی است. نزدیکترین واژه به این واژه در زبان انگلیسی، واژههای turnabout یا derailment هستند. این تکنیک در دهه ۱۹۵۰ توسط گروه Letterist International ایجاد شد که گروهی افراطی از رماننویسان، نظریهپردازان، نقاشان و فیلمسازان و… بودند. هدف این گروه، استفاده از مفاهیم نظام سرمایهداری و تبلیغات رسانهای آنها علیه خودشان بود. به عنوان مثال از لوگوها و شعارهای معروف برای بدنام کردن وضعیت موجود استفاده میکردند. به عنوان مثال، در شکل زیر از خود لوگوی شرکت پپسی استفاده شده و فردی به نمایش درآمده است که در اثر خوردن پپسی، چاق شده است. به عبارت دیگر، از خود لوگوی پپسی برای بدنام کردن خودش استفاده شده است.
به عنوان مثالی دیگر، شکل زیر که یکی از تبلیغات شرکت تولید سیگار Camel است، شتر تنومندی را نشان میدهد که مخاطب را برای کشیدن سیگار ترغیب میکند؛ اما همانطور که در شکل پایین آن میبینید، مخالفان استعمال سیگار، از عکس همین شتر که نماد این شرکت تولید سیگار است، استفاده کردهاند و او را به صورت کچل، لاغر و ضعیفی روی تخت یک بیمارستان به نمایش درآوردهاند. به عبارت دیگر، از نماد خود شرکت برای بدنام کردن شرکت و نشان دادن عاقبت مصرف سیگار استفاده کردهاند.
به عنوان مثال پایانی، به دو عکس زیر توجه کنید. عکس سمت راست، دلقکی را نشان میدهد که نماد رستورانهای زنجیرهای مکدونالد است؛ اما در عکس سمت چپ، حرف M چاپ شده روی سینه دلقک به علامت دلار و چهره خود دلقک هم به صورت مرموز و خبیثی تغییر کرده است که به نظر میآید منظور طراح آن، این است که «مکدونالد برخلاف تبلیغات رنگینش، فقط به دنبال یک چیز است و آن، پول شماست».
نکتهای که در Détournement بسیار مهم است، این است که اثر اصلی باید تا حدودی برای مخاطب آشنا باشد تا مخاطب بتواند پیام اثر جدید را به خوبی درک کند. علاوه بر این، نیازی نیست که خالق اثر تغییریافته، از تمام عناصر اثر اصلی استفاده کند؛ بلکه میتواند فقط قسمتهایی از کار اصلی را برای خلق اثر جدید به کار ببرد.
حال با توجه به مقدمه ابتدای نوشته، سوالی که ممکن است پیش بیاید، این است که آیا Détournement نوعی تقلب هنری به حساب میآید؟ فرهنگ لغت وبستر میگوید تقلب، به دست آوردن امتیاز و اعتبار از ایدهها و افکار دیگران یا گرفتن ایدهای از یک منبع موجود و ارایه دادن آن به عنوان یک ایده جدید و اصلی است. روشن است که تقلب، نوعی کلاهبرداری و سوءاستفاده است و نه تنها غیراخلاقی است، بلکه عملی غیرقانونی نیز به شمار میرود. حال با توجه به این توضیحات، آیا Détournement نوعی تقلب به حساب میآید؟
به طور خلاصه، بله. Détournement نوعی تقلب است؛ چون منبع و مفهوم کار اصلی برای ایجاد چیزی «جدید» دگرگون میشود. در واقع، در این عمل، به جای اینکه تنها به کار اصلی اشاره شود، از کار اصلی، برای اهداف خاصی، استفاده دوباره میشود و به خاطر همین، خیلی از افراد، آن را با مثلاً آثار طنزآمیز مقایسه میکنند و بنابراین Détournement را تقلب نمیدانند. لذا این عمل، هنوز به یک چالش قانونی تبدیل نشده است؛ اما چیزی که روشن است، این است که Détournement با وجود به جا گذاشتن یک میراث جدالبرانگیز، برای دههها روی فرهنگ عمومی، هنر، موسیقی و ادبیات تاثیر گذاشته است و برای اهداف مالی، سیاسی و حزبی مورد استفاده قرار گرفته و میگیرد.
چنانچه مایل هستید نوشتههای بعدی وبلاگ را دنبال کنید، میتوانید مشترک خوراک «پانویس» و یا مشترک ایمیلی «پانویس» شوید.
منابع: + + + + +
لینک ثابت: https://panevis.ir/?p=1084
نوشتههای مشابه با این نوشته
سلام
بنظر میرسه که یکسری از مخاطب های سایت شما منتظرن حرفی اینجا زده بشه و بیان اون حرف رو بکوند؟
من نظری راجب نقد درست ندارم(هیچ کجا به ما یاد ندادن چطور یه چیزی رو درست نقد کنیم) اما نقد های که اینجا میشه گاها تند و کمی گستاخانه هست.
(هنوز مطلبتون رو راجب کاربرد درست پرانتز نخوندم . امیدوارم درست باسه.)
سلام. من همیشه از نقد استقبال میکنم. بخش کامنتها برای همین چیزهاست دیگه.
جدا از بحث سیاسی،مطلب مفید و جالبی بود 🙂
مرسی
دوست عزیز من متوجه نشدم چه چیز کلیپ روحانی به نظر شما زیبا آمد؟ به نظر من بسیار بد ساخته شده و علاوه بر آن سطح پایین بود؛ اگرچه سلایق مردم یکسان نیست. اما اینکار که طرفداران روحانی انجام دادند نامش سرقت ادبی (plagiarism) است. مثال دومی که شما زدید در انگلیسی culture jamming است. اینکه از یک لوگوی شناخته شده برای هدف سیاسی یا اجتماعی ضد خودش استفاده کنند با خلق یک اثر هنری با کپی برداری از اثر دیگران تفاوت دارد.
اما اینکار که طرفداران روحانی انجام دادند نامش سرقت ادبی (plagiarism) است.
همونطور که گفتم، بعد از چند ساعت، توضیحاتی مبنی بر الگوبرداری این کلیپ از روی کلیپ اصلی، به صفحه این کلیپ در یوتیوب اضافه شد.
مثال دومی که شما زدید در انگلیسی culture jamming است.
لطفاً یک بار دیگه، منابعی که در آخر پست نوشتم رو چک کنید. علاوه بر این، همونطور که در صفحه Culture jamming در ویکیپدیا میبینید، این دو مفهوم، به نظر یکی هستن.
اینکه از یک لوگوی شناخته شده برای هدف سیاسی یا اجتماعی ضد خودش استفاده کنند با خلق یک اثر هنری با کپی برداری از اثر دیگران تفاوت دارد.
من هم اصلاً نگفتم که این کار کارگردان کلیپ آقای روحانی، Détournement هستش.
با سلام؛
مطلبی که حضرت عالی نوشته بودید، سعی بسیاری کرده بود که کلیپ ساخته شده را به نوعی توجیه کند.
و چون در ذیل مطلب درج شده در وبلاگ ما:
http://baahoor.blog.ir/1392/09/09/Made-In-America
این مطلب را به عنوان کامنت گذاشته بودید، باید عرض کنم که
اولا اعتراض مطلب ما به حق کپی رایت و تقلب که گروهی مطرح کرده اند نیست بلکه اعتراض به تقلید است و به هنرمندنماهایی ست که شعور مخاطب خود را به سخره میگیرند و از طرف دیگر، همه ی آمال و آرزو و الگویشان غرب است و هیـــچ خلاقیتی از خودشان ندارند.
ثانیا بر خلاف ادعایی که در انتهای مطلبتان کرده اید که “نیازی نیست که خالق اثر تغییریافته، از تمام عناصر اثر اصلی استفاده کند؛ بلکه میتواند فقط قسمتهایی از کار اصلی را برای خلق اثر جدید به کار ببرد.”، در مثال های تصویری که به کار برده اید، کاملا مشهود است که اتفاقا، همه اجزای اثر عینا استفاده شده و فقط تغییری جزئی در اصل اثر بکار رفته تا هدف حاصل آید.
ثالثا، دقیقا در نظر قبلی همان چیزی مطرح شده که پس از مطالعه مطلب شما، به نظرم آمد.
توجیه بسیار بی ربطی بود
مطلبی که حضرت عالی نوشته بودید، سعی بسیاری کرده بود که کلیپ ساخته شده را به نوعی توجیه کند.
سلام. من واقعاً نمیدونم کجای این پست، سعی کردم که این کلیپ رو توجیه کنم. لطفاً قسمت مربوطه رو مشخص کنید. هدف من از این پست، فقط معرفی تکنیک Détournement بود و بس. در اینکه این کلیپ، کاملاً از کلیپ اصلی، الگو گرفته، هیچ شکی نیست.
اولا اعتراض مطلب ما به حق کپی رایت و تقلب که گروهی مطرح کرده اند نیست
لطفاً اینجا هم مشخص کنید که چه حرکتی از من سر زده که شما فکر کردید برداشت من، همچین چیزی بوده.
ثانیا بر خلاف ادعایی که در انتهای مطلبتان کرده اید که “نیازی نیست که خالق اثر تغییریافته، از تمام عناصر اثر اصلی استفاده کند؛ بلکه میتواند فقط قسمتهایی از کار اصلی را برای خلق اثر جدید به کار ببرد.”، در مثال های تصویری که به کار برده اید، کاملا مشهود است که اتفاقا، همه اجزای اثر عینا استفاده شده و فقط تغییری جزئی در اصل اثر بکار رفته تا هدف حاصل آید.
متاسفانه شما متوجه این قسمت نشدید؛ منظور من این بوده که حتی اگر فقط از بخشی از اثر اصلی هم استفاده بشه، باز هم این کار، مصداق Détournement داره و تقلب محسوب میشه. در ضمن، کاملاً مشخصه که کلیپ آقای روحانی، عیناً مثل کلیپ اصلی ساخته شده. در واقع این قسمت از پست، به نفع شماست و حرفهای شما رو تایید میکنه.
در آخر ممنونم که دیدگاهتون رو گفتید.
اول اینکه چطور می فرمایید کجای این پست سعی کرده این کلیپ رو توجیه کنه؟!!! شما مطلبتون رو با طرح همین موضوع شروع کردید و اصلا این به قول خودتان تکنیک را برای همین معرفی نموده اید!
در جواب پاراگراف بعدیتون، قطعه ای از متن خودتون رو میارم:
*…و آن را نوعی کپیبرداری (بدون ذکر منبع) از یکی از کلیپهای تبلیغاتی آقای اوباما به نام “Yes We Can” در کمپین انتخاباتی ایشان در سال ۲۰۰۸ دانست؛*… *به خاطر همین، تصمیم گرفتم نوشتهای در مورد تکنیکی به نام Détournement بنویسم که بیارتباط با این اتفاق نیست.*
در پاسخ پاراگراف آخر باید خواهش کنم، خودتان مطلب خودتان را مجددا مطالعه بفرمایید.
سپاسگزارم
موضوعی که مطرحی کردین ارتباط بسیار کمی با کلیپ تبلیغاتی رئیس جمهور دارد و تنها نقطه اشتراکشان همون قسمت نگاه کردن و تقلید از اثر دیگران است والا همانطور که فرمودید هدف تکنیک Détournement اعتراض و مخالفت ( و یه جورایی هجو ) اثر اصلی است ولی غرض کلیپ هیچ ربطی به اثر اصلی ندارد.
سازندگان این کلیپ کوتاهی کرده اند !