چند ماه پیش در کارگاهی ۱۶ ساعته با عنوان کارگاه روش تدریس در دانشگاه صنعتی کرمانشاه شرکت کردم. یکی از مواردی که بیشتر استادان شرکتکننده در کارگاه، از جمله خود من با آن مشکل داشتند، شلوغی بعضی از دانشجویان در کلاس بود.
شلوغی یک دانشجو در کلاس، نه تنها مانع یادگیری خودش در کلاس میشود، بلکه مزاحم یادگیری دانشجویان دیگر نیز میشود. علاوه بر این، بعضی از دانشجویان به خاطر شبانه بودن، برای هر درس، شهریه میپردازند و یا حتی بعضی از آنها مجبورند برای تأمین هزینههای تحصیلشان، سخت کار کنند؛ بنابراین بیشتر آنها انگیزه خوبی برای دنبال کردن مطالب گفتهشده در کلاس را دارند. به خاطر همین، نباید به آن دانشجویان شلوغ، اجازه داد که در روند یادگیری در کلاس، خللی ایجاد کنند.
در این نوشته میخواهم از تجربه خودم و دیگران برای جلوگیری از شلوغی دانشجویان در کلاس درس بنویسم.
۱. هیچوقت به آنها تیکه نپرانید. بیشتر همهمهها و شلوغیهای کلاس با یک به اصطلاح «تیکه پراندن» استاد یا دانشجو شروع میشود. دقت داشته باشید که تیکه پراندن با شوخی کردن، خیلی تفاوت دارد. سر و صدایی که به خاطر یک شوخی، بلند میشود، در بیشتر موارد بعد از چند ثانیه قطع میشود؛ اما سر و صدای حاصل از تیکه پراندن به آسانی خاموش نمیشود؛ چون طرف مقابل هم برای اینکه «کم نیاورد»، دست به مقابله به مثل میزند و بنابراین این جریان، همینطور ادامه پیدا میکند؛ بنابراین، هر چند سخت است، اما تیکههای دانشجویان را نشنیده بگیرید و از کنار آنها بگذرید.
۲. نقاط کور کلاس را پوشش دهید. از همان جلسه اول کلاس، به ردیفها و گوشههای آخر کلاس نگاه کنید و ببینید چه کسانی آنجا نشستهاند. تجربه نشان داده است که بیشتر دانشجویان بیانگیزه و شلوغ، این محلها را برای نشستن انتخاب میکنند؛ چون از دید شما پنهان میمانند. پس اگر فضای بین صندلیها اجازه میدهد، سعی کنید هنگامی که به تختهسیاه برای نوشتن احتیاج ندارید، به گوشهها و ردیف آخر کلاس بروید و قسمتی از درس را در آنجا توضیح بدهید. با این کار، توجه دانشجو به کلاس برمیگردد.
۳. از سوال «شما سوال دارید؟» استفاده کنید. اگر موقع درس دادن، متوجه صحبت کردن دو یا چند دانشجو با همدیگر شدید، صحبتتان را قطع کنید و از یکی از آنها که در وسط نشسته است، بپرسید: «شما سوال دارید؟». جواب، به احتمال زیاد، «نه» خواهد بود؛ اما دستپاچه شدنشان جلوی چشم بقیه باعث میشود که صحبت کردنشان را قطع کنند.
۴. در بین وقت کلاس، به آنها وقت استراحت بدهید. سعی کنید بعد از مثلاً ۴۰ دقیقه درس دادن، به آنها چند دقیقه استراحت بدهید. در این وقت استراحت میتوانند در مورد مسابقه فوتبال دیشب، اردوی هفته آینده و کویز فردا صحبت کنند و یا برای کسی اساماس بفرستند؛ با این کار، دلیل خیلی از شلوغیهای کلاس را از آنها گرفتهاید.
۵. آنها را از یکدیگر جدا کنید. سعی کنید به بهانههای مختلف مثل گروهبندی، جای نشستن آنها را تغییر دهید و آنها را در ردیفهای جلو بنشانید. با این کار، فرصت صحبت کردن را از آنها میگیرید.
۶. بیرون کلاس با آنها صحبت کنید. اگر میبینید که شلوغی دانشجویی در حال بیشتر شدن است و قصد آرام شدن ندارد، در وقت استراحت و در راهرو، دور از چشم بقیه دانشجویان با او صحبت کنید. به او بگویید که شلوغیاش، مزاحم درس دادن و تمرکزتان در کلاس میشود. این کار باعث میشود کمی مساله را جدیتر بگیرد.
۷. با آنها رابطه صمیمانه برقرار کنید. در وقتهای استراحت، بعد از کلاس یا وقتی آنها را در راهروها میبینید، با آنها در مورد موضوعات غیردرسی مثل ورزش و موسیقی صحبت کنید. سعی کنید آنها را بیشتر بشناسید و با علایقشان آشنا شوید. حتی میتوانید خارج از وقت کلاس، مقالهای در مورد علایقشان یا لینک ویدیویی که میدانید از آن خوششان میآید، برایشان بفرستید. این رفتار، سناریوی «شما در مقابل آنها» را در کلاس حذف میکند.
۸. از تکنیک Listening Team استفاده کنید. فرض کنید موقع درس دادنتان، سه نفر مشغول صحبت کردن با همدیگر هستند. قبل از اینکه مبحث بعدی را شروع کنید، از آن سه نفر بخواهید که بعد از توضیحات شما، هر کدام یک سوال از توضیحات شما یا در چارچوب آن طرح کنند تا آن را در کلاس به بحث بگذارید. با این تکنیک، مطمئن باشید که به خاطر ترس از «ضایع شدن» هم که شده، شش دانگ حواسشان را جمع میکنند تا بتوانند سوالها را طرح کنند.
۹. به طور جدیتر با آنها صحبت کنید. اگر هیچکدام از راهحلهای بالا کمکی در آرام کردن کلاس نکرد، دانشجو را به دفترتان دعوت کرده و به طور جدیتر با او صحبت کنید و دلیل رفتارش را بپرسید. حتی میتوانید از او بخواهید که از روانشناس دانشگاه کمک بگیرد.
سوالی که ممکن است با خواندن این نوشته، برایتان پیش آمده باشد، این است که چه موقع راهی جز بیرون کردن دانشجو(یان) شلوغ باقی نمیماند. به نظر من، جز در مواقع بحرانی و ضروری، دانشجویی را از کلاس بیرون نکنید. قبل از اینکه کسی را از کلاس بیرون کنید، یک لحظه خودتان را جای او قرار بدهید. آیا دوست دارید جلوی چشمان مثلاً ۳۰ نفر، شما را از جایی بیرون کنند؟ قطعاً نه. با این کار، شخصیت دانشجو جلوی چشمان همکلاسیهایش خرد میشود. توجه داشته باشید که بیرون کردن، آخرین راهحل است.
در پایان، هیچوقت در برابر شلوغیهای دانشجو(یان)، کلاس را به نشانه عصبانیت ترک نکنید؛ چون با این کار، ضعف خود را در کنترل کلاس نشان میدهید و بدون شک بعد از این کار، احترام خود را نزد بیشتر آنها از دست میدهید.
موارد بالا تجربیات و دیدهها و شنیدههای من در مورد رفتار درست با دانشجویان شلوغ بود. شما چه راهحلی در برخورد با اینگونه دانشجویان دارید؟
در نوشتههای بعدی این وبلاگ، باز هم درباره اینگونه مسائل خواهم نوشت. اگر میخواهید از انتشار این نوشتهها باخبر شوید، میتوانید به طور رایگان، مشترک خوراک «پانویس» شوید و یا برای اشتراک ایمیلی، ایمیل خود را در کادر زیر وارد و ثبت کنید:
دقت داشته باشید که برای فعالسازی اشتراک ایمیلی، باید ایمیلی که از طرف وبلاگ برایتان فرستاده میشود را تأیید کنید.
منبع: +
لینک ثابت: https://panevis.ir/?p=1054
استاد به غیر از شیوه ی تدریسش باید مهارت ارتباط برقرار کردن با دانشجو و درگیر کردن دانشجو در کلاس رو داشته باشه
هر ترم دانشجویانی دارم که در درس های دیگه با اساتید دیگر (نه همه) دل نمیدهند ولی من با درگیر کردن بیشتر آنها و بها و احترام گذاشتن بهشون ، آنها را با کلاس همشو می کنم و جالب اینجاست که همیشه این دانشجوها در انتهای ترم به خاطر فعال شدن در کلاس نمرات خوبی هم می گیرند.
صبر و متانت رو دانشجو از استاد یاد می گیره، ما وظیفه ی سنگینی در قبال فرزندان این جامعه داریم که باید براش وقت بگذاریم
موفق باشید
میشه بگید با دانش آموزای شلوغ کلاس های ابتدایی چطور باید رفتار بشه تا توجیهشون کنیم؟؟؟
متاسفانه تجربهای در این مورد ندارم. باید خیلی سخت باشه:-)
ممنون مطالب جالبی بود استفاده کردم
من یه مشکلی دارم و نمیتونم یه جا بمونم و گاهی وقتا همش اضطراب دارم. بنابراین همش دوست دارم از کلاس برم بیرون و وقتاییم که تو کلاسم نمیتونم درسو گوش کنم و یا نقاشی میکشم و یا متاسفانه حرف میزنم. همین چند روز پیش سر کلاس زیاد حرف زدم و استاد به لحن خیلی تلخی بهم گفت داری با این کارت نظم کلاسو به هم میریزی و من حضور غیاب نمیکنم میتونی سر کلاس نیای. راستش میدونم داشتم زیاد حرف میزدم ولی آروم بودم و استاد واقعا واقعا میتونست با خونسردی از روش هایی که اینجا گفتین استفاده کنه. ولی تصمیم گرفت جلو اونهمه دانشجو باهام اونجوری حرف بزنه
راستش من آدم قوی ای نیستم برای همین فرداشو نرفتم دانشگاه چون احساس خیلی بدی داشتم. نمیدونم جلسه های بعدی رو چجوری برم. دیگه نمیخوام برم دانشگاه اصلا
رفتار این استاد رو تایید نمیکنم؛ اما گاهی عصبانیتی که از چند نفر داریم، روی هم جمع میشه و متاسفانه رو یه نفر خالی میشه. من حس میکنم استادتون هم بعد از این برخورد از کارشون پشیمون شدن.
ولی هستند دانشجویان زرنگی که ته کلاس میشینن، نمونش خود من و چندتا از دوستام که همه جزء 10 نفریم و همیشه هم آخر میشینیم چون راحتتره نسبت به جاهای دیگه و بعضیا اوقات که کار پیش میاد میشه بهتر انجام داد… کلا دانشگاه مثل مدرسه نیست که تمام ته کلاسیا (یا همون لژ نشینها) تنبل و شر باشن 🙂
مطلب جالبی بود آقای دامن افشان..ممنونم
با توجه به تجارب تدریس خودم نظر من اینه که:
شلوغی یک دانشجو یا دانش آموز بستگی به چند عامل داره:
1- طرز برخورد استاد یا معلم در جلسه ی اول و برداشت اولیه از رفتارهای او.
2- نداشتن برنامه توسط معلم در کلاس بطوریکه یادگیرنده ندونه که استاد از او چی می خواد.
3- سعی کنیم سرکلاس یا قانونی وضع نکنیم یا در صورت وضع قانونی یا گفتن چیزی حتما اونو اجرا کنیم.
4- تیکه پرانی استاد و استفاده از القاب و کلمات بی ربط
5- از خود تعریف کردن و بهانه به دانشجو دادن…بعضی از جملات مارو به ما یادآوری میکنن و به بی ثباتی متهم میشیم
6- وارد حریم خصوصی دانشجوها شدن..که فاصله کم میشه.
7- پرحرفی ی جهت
8- سخت گیری بی جهت
و…… که تو مطالب قبلی اساتید گفته بودن..ببخشید با عجله نوشتم زیاد مرتب نبود.
با سلام/ نظر لطف شما به بنده است/ اسمش دفترچه یادداشت دیجیتالیه و یکی از قابلیت هاش تبدیل شدن به قلم نوریه و میشه به عنوان دفترچه یادداشت دیجیتالی هم استفاده کرد که هرچیزی رو که توی برگه قطع A4 بنویسید در حافظه داخلی یا حافظه جانبیش ذخیره میکنه/
توضیحات بیشترش رو در سایت http://www.kpz-comp.com میتونید ببینید/
یک فیلم آموزشی هم توی سایتش هست/من پارسال 435 خریدم امسال زده 440/ قلمش یک باطری ساعتی میخوره که من دوترمه دارم استفاده میکنم هنوز تعویض نکردم /سه تا نوک خودکاری(نوشتنی) داره و یک نوک پلاستیکی/که من از نوک پلاستیکیش استفاده میکنم/اگه دوست داشتید و خریدید راجع به نرم افزارش بگید یه توضیحی بدم خدمتتون/ سلامتی بهترین نعمتی است که خداوند به بندگانش عطا نموده است/آرزوی من سلامتی همگی تان/شاد و پیروز باشید
با سلام/ اول از همه اینکه تدریس رشته های علوم پایه و مهندسی چون مدام باید بنویسی و صحبت کنی و احیانا بیشتر اوقات کلاس پشت به دانشجویان هستی شاید شلوغ بازی دانشجویان بیشتر باشه و کنترل کردن کلاس سخت تر/ حدودا از 14 سال تدریسم 13 سالش رو سر پا بودم از صبح تا عصر و روزهای متمادی هفته و این باعث واریس پاهام شده و اینکه خیلی خسته میشدم که واقعا دیگه نای راه رفتن نداشتم/از ترم پیش تا الان از قلم نوری استفاده میکنم که مزایای زیادی واسم داشته/ اول از همه دیگه خیلی خسته نمیشم/ دوم اینکه رو به کلاسم و شلوغ بازی دانشجویان بشدت کاهش پیدا کرده چون باهاشون چشم تو چشمم و خیلی وقتها شلوغ بازیهاشونو چشمی و نه کلامی کنترل می کنم/ سوم اینکه جلوی دیدشون رو نمیگیرم/ چهارم اینکه از رنگ استفاده کامل رومیبرم و از امکانات ترسیمی نرم افزار هم استفاده می کنم/پنجم بوی ماژیک وایت بردهیچ کس رو اذیت نمیکنه/ ششم امکان دسترسی به نوشته های قبلی هست و از بین نمیره و کلی مزایای دیگه
و اما درباره این مقاله :
در مورد اول : به نظر من این کلاس و ظرفیت کلاس و نوع تیکه و شخصیت فرد تیکه انداز و شاید حتی جنسیتش و خیلی چیزهای دیگه تعیین کننده روش برخورده/ به اصطلاح روش برخورد شناوره
مثلا این ترم در یکی از کلاسهای مختلط یه دانشجوی پسری دارم که خیلی سرش میچرخه و دائم در حال تیکه انداختن با بغل دستیش بود و بی توجه به کلاس/ خوب نمیشه این آقا رو به حال خودش گذاشت/ برخورد من با ایشون با تذکر شدید شفاهی شروع شد (2 مرتبه در دو جلسه)/ بعد با مراقبت های چشمی ادامه پیدا کرد(و تیکه پرانیهای اون هم ادامه پیدا کرد ولی کمتر شده بود)/ توی یکی از جلسات که تمرینی داده بودم دانشجویان حل کنند یه راه حل نصفه نیمه داد بهش گفتم نه بابا مخ تو هم کار میکنه/ جلسه قبل باز سر یکی از همین تمرینها به راه حل اشاره کرد و منهم زدم تو برجکش (البته از نوع تشویقیش) بهش گفتم آقای فلانی هم اگه به کلاس توجه کنه جرقه های خوبی میزنه /توی همون جلسه یه مساله دیگه رو هم باز بهش اشاره کرد و من دیگه بهش لقب آقای جرقه رو دادم/ توی کلاس امروز توی حل تمرینها همراهی میکرد و حواسش بیشتر به درس بود/آخر کلاس امروز اومد دو تا از اشکالاتش رو از من پرسید و گفت اون جلسه سر کلاس نبودم الان خوندم متوجه نشدم/منهم اصلا تیکه پرونیهاش رو به روش نیاوردم و براش خیلی کامل توضیح دادم …که تشکر کرد و رفت/ دانشجویی که جلسه اول خیلی شلوغ بود و به کلاس بی توجه الان اومده بود اشکالش رو میپرسید(خودم شاخ درآوردم) البته هنوز هم تیکه میندازه ولی خیلی کمتر به عبارتی تیکه پرونیهاش از بین نرفت ولی مراد ما حاصل شد
در مورد دوم : با استفاده از قلم نوری و دیتا پروژکتور نیازی به سرکشی به همه نقاط نیست چون رو به کلاس هستی و به همه نقاط تسلط دارید مخصوصا اگه روی سکو و روی یک صندلی پایه بلند نشسته باشید.
در مورد سوم : بعضی از دانشجویان پررو تر از این حرفها هستند که با گفتن جمله سوالی دارید دست و پاشونو گم کنند و همیشه راهگشا نیست.
مورد چهارم معجزه است و حتما لازمه که یه وقت استراحت در نظر بگیرید
مورد پنجم هم روش خیلی موثریه بیشتر برای افرادی که سر کلاس زیاد با هم صحبت مبکنند/جدا کردن دوتاییها و سه تاییهای پر حرف در آرامش کلاس خیلی موثره
مورد ششم هم راه کار خوبیه مخصوصا در کلاسهای مختلط که میخاید آبروی دانشجو نریزه
مورد هفتم مخصوصا تذکر صمیمانه با ذکر نام طرف خیلی موثره/اصلا شما اگه موفق به ارتباط صمیمانه با 90 در صد کلاس بشید همه چیز حله/ تذکر میدید/تیکه میندازند/تیکه میندازید / بحث جدی میکنید و لابلاش درستون رو هم میدید/ به شخصه این مورد رو بیشتر می پسندم/ اگه با دانش آموزان یا دانشجویانتون ارتباط محترمانه و صمیمانه برقرار کنید دیگه نیاز نیست زحمت زیادی برای اداره کلاستون بکشید/ کلاس در دستان شماست/ کافیه بگید به درس توجه کنید همه توجه میکنند/ کافیه هنگام یادداشت برداری دانشجویان یه شوخی هم با اونها بکنین همونطور که می نویسند، می خندند و شما هم می خندید/ خندیدن در کلاس (و نه خندیدن به کلاس) با دانشجویانتون رو تجربه کنید بهتون قول میدم هم درس رو یاد میگیرند و هم کلاس رو اداره میکنید و هم خودتون روحیه می گیرید/البته امکان داره چند تا نخاله هم پیدا بشند/ به خاطر اونها این لذت رو از خودتون و دانشجویانتون نگیرید
مورد هشتم رو یادم باشه استفاده کنم
و مورد نهم هم سالهای دور و در ابتدای تجربه های تدریس، دو سه مورد اخراج از کلاس داشتم/ ولی الان دیگه اینکار رو نمیکنم/ شما باید قدرت رام کردن دانشجویان و وارد کردن اونها رو در بحث های کلاس تمرین کنید / این یک مبارزه است و فرصتیه که اگه بیرونشون کردید از دست میدید/ سعی کنید مبارز خوبی باشید 🙂
ببخشید خیلی حرف زدم (نوشتم) هدفم از نوشتن این سطرها کمک به خودم و دوستان معلم هست/ از اینکه منت گذاشتید و این نوشته رو خوندید بر خودم می بالم/ سلامت و سعادتمند باشید
مثل نظرات قبلیتون لذت بردم. واقعاً ممنونم؛ فقط دوست دارم کمی بیشتر در مورد قلم نوری از زبان کسی که ازش استفاده میکنه، بشنوم. میشه کمی در مورد مارک، مدل، قابلیتها و لینک خریدش توضیح بدید؟
سلام آقای دامن افشان
ممنون بابت مطالب مفیدتون خیلی خوب بود
من از ترم پاییز امسال به دانشگاه میرم اما این رفتارهایی که درباره استاد با دانشجو بیان کردید رو من اصلا با معلم های دوره
های مختلف تحصیلم ندیدم مثلا معلم ما انقدر ترس تو وجودمون اورده بود که من هیچ وقت دوست نداشتم سر کلاس
ریاضی پای تخته برم یا زمانی که درس میداد من به دقت گوش میدادم اما انقدر ترس اینو داشتم که یباد نگیرم وپای تخته
برم و بلد نباشم اصلا درس رو متوجه نمیشم و این روال همین طور ادامه داشت تا اینکه درس من تموم شد و هنوز از پای
تخته رفتن اضطراب دارم مخصوصا وقتی و چیزی تاکید کنن کلا اصلا گیج گیج میشم .میشه راهکاری بهم توصیه کنید؟
ممنون میشم
بدیهیه که این رفتار معلمهای شما اصلاً درست نبوده؛ اما شما هم باید بدونید که بلد نبودن پای تخته چیز عجیب و غریبی نیست؛ مخصوصاً اگر جنس مخالف هم سر کلاس باشه. همه ما بارها و بارها پای تخته رفتیم و بلد نبودیم مساله روی تخته رو حل کنیم. من خودم به شخصه دانشجویی که جسورانه میاد پای تخته و حتی بلد نباشه رو به دانشجویی که آخر کلاس میشینه و همیشه نگاه عاقل اندر سفیه داره، ترجیح میدم. همین جرات رفتن پای تخته خودش کلی ارزش داره. در ضمن این اضظراب هم کاملاً طبیعیه؛ پس زیاد نگران نباشید.
پ.ن: موقع نوشتن آدرس ایمیل، نباید اولش www بزنید.
ممنون از راهنماییتون مرسیییی
سلام راستی یه نکته
ممنون بابت مطلب مفیدتون.
به نظرم اگر یک دانشجوی شلوغی آروم نمیشه, یه راهش اینه که با طرز نگاهتون بهش بفهمونین که کارش اشتباهه. اینجوری اصولا فقط خود اون دانشجو متوجه میشه و جلوی بقیه هم ضایع نمیشه. از طرفی میبینه استاد حواسش به همه هست و خودشو جمع میکنه.
بعضی موقعام باید جمله های جذابو با صدای بلندتر بگیم تا نظر همه رو جلب کنه. مثلا بگیم: آها راستی یه نکته امتحانیو اینجا یادمون رفت بگیم…! تا ه.ه ساکت بشنو گوش کنن
بعضی موقعام خوبه به دانشجویی که شلوغ میکنه با لحن تشویق کننده ای بگیم که این دانشجو اینجای مطلبو بلده و بیاد به جای استاد این قسمتو به بچه ها توضیح بده. (ااصولا دانشجو میگه بلد نیستمو آروم میشه)
گاهی اوقاتم که کلاس (درس برنامه نویسی) خسته کننده میشه گروه بندی میکنیم و تخته رو به چند قسمت تقسیم میکنیم و یه تمرین در حد 4-5 دقیقه ای به عنوان مسابقه میدیم به گروه ها و برای برنده نمره مثبت میذاریم. اینجوری هم استراحت میکنن هم خوابشون میپره و هم دانشجویای شلوغ حواسشون به مسابقه میره و یه چیزی هم یاد میگیرن. بعد دوباره میشه درسو به صورت جدی ادامه داد.
اینا نظر من بود. ممکنه صحیح نباشه.
ممنون. نکات جالبی بود.
باسلام و عرض خسته نباشید
شما با بیرون کردن دانشجو رسما شخصیت اورا له کرده اید و مسله دوم اینکه اگه استاد واقعا با دانشجویانش دوست باشه البته در کمال حد و مرز هیچوقت دانشجو سرکلاسش نه تیکه میپرونه نه باعث میشه درس دادن استادش به وقفه بی افته پس سعی کنید با دانشجو پدرانه و یا برادرانه برخورد کنید در کمال حفظ حد و مرز
وقتی کلاس خسته کننده و خواب آوره چرا نباید تیکه بندازیم؟!
بنده خودم این ترم کلاس ادبیات رو تیکه بارون کردم.
چون استاد علی رغم ادعای تجربه ی تدریس چندین ساله، خیلی خسته کننده بود.
عدم اعتماد بنفس و کمبود تجربه در ایشون موج می زد.
ارائه ی این استاد به شدت افتضاح بود. فراموش کردن کلمات، مکث های زیاد در بین صحبت، نگاه کردن به درو دیوار به جای دانشجوها، ادای کشدار حروف( D:)، لحن خواب آور و صحبت های زیاد در مورد مسائل بی اهمیت.
توجه کنید همچین کلاسی سه ساعت بود و بعد از یک ترم مجموع مطالب تدریس شده به 10 صفحه نمی رسید!
توی همچین شرایطی چرا و اصلا چطور من می تونم سه ساعت ساکت و با توجه کامل به درس گوش بدم؟!!!
تازه من کسی هستم که به ادبیات علاقه مندم و خیلی سعی می کردم یه سری جاهارو گوش بدم.
بقیه ی یا خواب بودن یا با هم حرف می زدن یا نقاشی می کشیدن یا با موبایلشون بازی می کردن.
من برنامم با همه ی استادای خواب آور همینه. به شما هم توصیه می کنم کلاس شاداب و پرنشاطی داشته باشید.
سعی کنید دانشجو رو تا آخر کلاس بیدار نگه دارید. کاری کنید که دانشجوها هم توی کلاس مشارکت کنن، بحث کنن. لحنتون رو هر چند دقیقه یکبار از حالت عادی و آروم تغییر بدید. مثلا یه عبارتی رو بلندتر بگید. حتما شوخی کنید و یا مفیدتر از اون توی وقت های استراحت به جای حرف زدن در مورد نرخ ارز و گرونی و مذاکرات 5+1 در مورد آدمای بزرگ رشته های مختلف، تلاشی که کردن، اینکه از کجا به جایی که هستن رسیدن و… صحبت کنید.
اینطوری می تونید دانشجوهای شلوغ رو هم از کسالت بیرون بیارید و اون وقت دانشجوها به کلاس شما و به شما علاقه مند میشن.
موفق باشید.
این نشون میده مشکل از شما هست و شما ادم ناراحتی هستید . اگر درسی اذیت می کنه شما رو می تونید کلاس رو ترک کنید .
فقط می تونم بگم برات متاسفم. واقعا آدم مریضی هستید. شاید اون استاد تازه تدریس رو شروع کرده. میتونستید درس و حذف کنید بحای اینکه سطح شعور و شخصییتون رو به نمایش بگذارید.