در ادامه روند معرفی کتاب در «پانویس»، چند روز پیش، کتاب «راهنمای ویراستاری و درستنویسی» را معرفی کردم. هفته گذشته، به وسیله ایمیل، از نویسنده محترم آن، جناب آقای دکتر حسن ذوالفقاری اجازه گرفتم قسمتهایی از کتاب را که در مورد آیین نگارش است، در وبلاگ منتشر کنم. از طرفی، برخی از خوانندگان وبلاگ هم درخواستهای مشابهی را مطرح کرده بودند. بنابراین سعی میکنم از این به بعد، نوشتههایی هم در مورد آیین نگارش در وبلاگ بنویسم.
قبل از شروع به نوشتن این نوشتهها، دوست دارم با انواع ویرایش که در این کتاب، به آنها اشاره شده است، آشنا شویم.
انواع ویرایش
دکتر حسن ذوالفقاری، معتقد است پس از پایان کار هر نوشتهای، باید سه نوع ویرایش روی آن صورت بگیرد تا آن نوشته از هر نظر پالایش شود:
۱ ویرایش فنی
این نوع ویرایش، شامل کارهای زیر است:
۱. ۱ یکدست کردن رسمالخط کلمات؛ به عنوان مثال، عبارتهایی مانند «میرساند»، «بسمه تعالی»، «اینجانب»، «بعرض» و «حضرتعالی» را به صورت درست آنها، یعنی «میرساند»، «باسمه تعالی»، «این جانب»، «به عرض» و «حضرت عالی» بنویسیم.
۱. ۲ اصلاح غلطهای املایی؛ به عنوان مثال، کلمههایی مانند «درخاست» و «استحظار» را به صورت «درخواست» و «استحضار» بنویسیم.
۱. ۳ کنترل پاراگرافبندی؛ یعنی اینکه چه جملههایی را در کنار هم و در یک پاراگراف قرار بدهیم. همانطور که میدانیم در یک کتاب، جملههایی که یک مفهوم یا مثال خاص را توضیح میدهند، باید پشت سر هم بیایند و یک پاراگراف را تشکیل بدهند. به عنوان مثال، قبل از عبارتهایی مثل «بنابراین»، «در این حالت»، «برای این منظور»، «به عبارت دیگر»، «یعنی» و غیره، نباید یک پاراگراف جدید ایجاد کنیم.
۱. ۴ اصلاح یا اعمال نشانهگذاریهای متن؛
۱. ۵ یکدست کردن ضبط اعلام، اصطلاحات، آوانگاشت آنها در صورت لزوم و آوردن معادل لاتین کلمات؛
۱. ۶ اعمال قواعد عددنویسی، فرمولنویسی، اعرابگذاری و اختصارهای متنی؛
۱. ۷ مشخص کردن حدود نقلقولها، وارسی ارجاعات، درستی نشان مآخذ و پانوشتها و یادداشتها؛
۱. ۸ بررسی کالبدشناسی اثر، شامل تمامی نمایهها، جدولها، نمودارها، تصاویر، عکسها، فهرست مطالب، واژهنامه و غیره؛ جالب است بدانید که بعضی از انتشاراتیهای معتبر دنیا مانند انتشارات دانشگاه کمبریج، کسانی را به عنوان Indexer به کار میگیرند که فقط کارشان، ایجاد قسمت «نمایه» یک کتاب است؛ هر چند مسئولیت نهایی این قسمت، به عهده نویسنده کتاب است.
۱. ۹ کنترل اندازه و قلم حروف، عنوان فصلها، بخشها و زیربخشها، سربرگها و نمونهخوانی. دقت داشته باشید که منظور از نمونهخوانی، غلطگیری تایپی است که با وجود اینکه بدیهیترین کار لازم برای یک نوشته قبل از چاپ شدن است، خیلی از نویسندگان و ناشران ایرانی، آن را انجام نمیدهند. تعداد غلطهای تایپیای که در بین کتابهای انگلیسیای که تا به حال خواندهام، پیدا کردهام، به اندازه تعداد انگشتهای یک دست هم نرسیده است؛ اما در مقابل، متأسفانه کتابهای فارسی، پر از غلطهای تایپی است.
نکته خیلی مهمی که در نمونهخوانی باید به آن توجه کرد، این است که بهتر است کار نمونهخوانی را شخص دیگری غیر از نویسنده کتاب انجام دهد. چون بارها این مطلب را از نویسندگان مختلف شنیدهام که چون خودشان، نویسنده متن بودهاند، بعضی از جملههای کتاب، به جای چشمشان، به طور ناخودآگاه با ذهنشان مرور میشود و بنابراین بسیاری از غلطهای تایپی کتاب را نمیبینند.
۲ ویرایش زبانی-ساختاری
۲. ۱ رفع خطاهای دستوری، ساختاری و جملهبندی؛ به عنوان مثال، در جمله «مایه افتخار من است که از تجربیات شما بهرهمند و در کارهایم از آنها استفاده کنم»، باید بعد از «بهرهمند»، از فعل «شوم» استفاده کنیم؛ چون «بهرهمند کنم»، معنایی ندارد. بنابراین یکی از هدفهای ویرایش زبانی-ساختاری، جلوگیری از حذف بدون قرینه فعلها در جمله است. به عنوان مثالی دیگر، میتوان به کاربرد درست «را»ی مفعولی بعد از مفعول اشاره کرد.
۲. ۲ اصلاح انحراف از زبان معیار و یکدست کردن زبان نوشته؛
۲. ۳ ابهامزدایی از عبارتهای نارسا، مبهم، متناقض، نامفهوم و عامیانه؛
۲. ۴ انتخاب برابرهای مناسب برای واژگان غیر فارسی، حذف واژگان، تعابیر و اصطلاحات و عبارتهای تکراری و زائد، عامیانه، ناقص، نارسا، متضاد و متناقض؛
۲. ۵ کوتاه کردن جملههای طولانی؛
۲. ۶ سادهسازی و روانسازی متن از نظر جملهبندی؛
۲. ۷ گزینش واژگان فارسی و برابرهای مناسب.
۳ ویرایش تخصصی یا علمی یا محتوایی
۳. ۱ حذف، کاهش یا تلخیص مطالب تکراری، غیرضروری، غیرمستند، مبتذل، نامتعارف، سست و ضعیف؛
۳. ۲ اصلاح، تنظیم و جابهجایی مطالب برای انسجام و یکدستی نوشتار؛
۳. ۳ افزایش برخی نکات فراموششده، جافتاده در متن یا پاورقی؛
۳. ۴ مقابله متن با اصل (در صورت ترجمه یا تصحیح متون کلاسیک)؛
۳. ۵ توضیح، یادآوری یا پیشنهاد ضروری در پاورقی که البته باید با ذکر کلمه «ویراستار» و با اجازه از نویسنده کتاب باشد.
۳. ۶ بازبینی و تصحیح مطالب نادرست، متناقض و غیرعلمی.
همانطور که میبینید، ویرایش فنی و زبانی-ساختاری را هر کسی که مطالعاتی در این زمینه و زمینههای مشابه داشته است، میتواند تا حد قابل قبولی انجام دهد؛ خود من تا به حال، سه کتاب دانشگاهی را ویرایش فنی کردهام که با رضایت کامل نویسندههای آنها روبرو شده است؛ اما ویرایش تخصصی یا علمی یا محتوایی، باید توسط شخصی انجام شود که از لحاظ علمی، آشنایی کاملی با موضوع نوشته داشته باشد. به عنوان مثال، اگر قرار است یک کتاب ریاضی، ویرایش علمی شود، این کار باید توسط یک ریاضیدان دیگر که در همان موضوع کتاب، پژوهش میکند، انجام شود تا به راحتی بتواند درستی یا نادرستی مطالب کتاب را تشخیص دهد.
بدون شک، اگر هر نوشتهای قبل از انتشار عمومی، این سه مرحله ویرایش را پشت سر بگذارد، به نوشتهای تبدیل میشود که به چشم، ذهن، وقت و جیب خواننده احترام گذاشته است.
راستی تجربه شما از ویرایش چیست؟ آیا تا به حال، نوشتهای را ویرایش کردهاید یا برای ویرایش به کسی سپردهاید؟
منبع: کتاب «راهنمای ویراستاری و درستنویسی»
لینک ثابت: https://panevis.ir/?p=774
نوشتههای مشابه با این نوشته
- کاربرد علامت گیومه یا نقلقول در نوشتار
- کاربرد علامت تعجب در نوشتار
- کاربرد علامت سوال یا نشانه پرسش در نوشتار
- کاربرد نشانه دو نقطه در نوشتار
- انجام ویراستاری فنی و صفحهآرایی حرفهای کتاب
- کاربرد نشانه نقطه ویرگول در نوشتار
- کاربرد نشانه ویرگول، کاما یا درنگنما
- نشانهگذاری و کاربرد نشانه نقطه در نوشتار

اگر دنبال جایی برای یادگیری از صفر تا صد وبراستاری هستید با آموزشگاه نجوای قلم در ارتباط باشید تا بتونید مدرک فنی حرفه ای و قابل ترجمه بگیرید.
najvayeghalam
09037577660
66420336
وظایف و ویژگیهای یک ویراستار خوب رو میتونین استاد بگین
یه ویراستار خوب کسیه که این موارد رو رعایت کنه:-)
در ضمن من استاد نیستم.
سلام و وقت بخیر بنده هم علاقه مند به کار ویراستاری هستم اما هیچ آموزشی ندیده ام و تا به حال هیچ کاری انجام نداده ام به نظر شما از کجا باید شروع کنم؟
میتونین برای شروع از «دستور خط فارسی» نوشته فرهنگستان زبان استفاده کنین.
چگونه می توانم کتابی پیدا کنم وآ ن را ویراستاری کنم برای گذراندن ترم در دانشگاه
منظورتون از «گذراندن ترم» چیه؟
سلام .من یک کتاب درسی خوندم و متوجه یک اشکال از نویسنده شدم چطوری میتونم این مشکل و مطرح ککم تا اصلاح بشه؟
اسم نویسنده رو سرچ کنین و ایمیلش رو پیدا کنین و بهش اطلاع بدین.
اگه پیدا نکردین، به ناشر بگین.
سلام
وقت شما بزرگوار بخیر
ممنون از اطلاعات مفیدتان که درباره ویراستاری در وبلاگتان ارائه کرده اید.استفاده کردم.
بنده دانشجوی رشته علوم ورزشی هستم و کتابی را به کمک همکارم تدجمه کردم و احتیاج است که ویرایش ساختاری یا محتوایی و فنی بشود.
فلذا به یک ویراستار منصف و “راستگو” که کمترین قیمت را برای انجام هردوی موارد فوق دریافت کند، نیاز دارم.
سقف هزینه من برای انجام ویراستاری محتوایی و فنی بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان است.
اگر کسی را با این شرایط می شناسید به من معرفی کنید یک دنیا از شما بزرگوار ممنون میشوم.
سلام
خودم خیلی وقته که دیگه کار ویراستاری انجام نمیدم؛ متاسفانه کسی رو هم نمیشناسم که انجام بده؛ اما احتمالاً بتونین از سایتهای برونسپاریای مثل پونیشا استفاده کنین.
بدینوسیله درخواست خود را ابلاغ می نمایم؛ درست است یا
بدینوسیله درخواست خود را اعلام می نمایم؟
به نظرم دومی درستتره. اولی یه جورایی حالت متکبرانه داره.
متشکرم
دوست عزیز ابلاغ می کنم درست است، زیرا نمائیدن از مصدر نمودن به معنای نشان دادن است.
وبلاگ عالیه ممنون . من نیاز دارم روشهای محاسبات مالی ویراستاری از نظر عرف رو بدونم ممکنه کمکم کنید ؟
افرین به تو منتقد
من هم قبلاً چند سالی ویراستار بودم و مایلم نظر شما رو درمورد وبلاگ زیر بدونم که تازه شروع کردم به نوشتنش. از وبلاگ شما خیلی خوشم اومده. احتمالاً درمورد لاتک هم بعداً مزاحم میشیم. اگه ایران بودم، حتماً به وبلاگ شما کمک مالی میکردم.
http://farsiedit.persianblog.ir/
براتون آرزوی موفقیت میکنم.
اجازه بدهید انتقادی بکنم. درمورد ویرایش متون فارسی همواره بین صاحبنظران اختلاف نظر بوده. مثلاً، برخی با «موفقیت» موافق نیستند و میگویند «توفیق». من کاری به این موارد و همین طور فاصلهگذاریها ندارم، اما چیزی که باید همه درباهاش اجماع داشته باشند (که متأسفانه ندارند) نشانهگذاریهاست. متوجه شدم که اکثر ویراستاران هم در این مورد مشکل دارند، حتی استادان! واقعیت این است که ما نشانهگذاری را از غرب گرفتیم و در فارسی هم باید ببینیم آنها چگونه عمل کردند و ما هم عمل کنیم. بیشتر فارسیزبانان هرگاه به وقف میرسند ویرگول میگذارند که کاملاً غلط است. کار ویرگول جداسازی قیدهاست. مثلاً، موارد زیر صحیح است:
بنابراین، به او چنین گفتم.
اگر باران نبارد، خشکسالی میشود.
اما شما بین نهاد و گزاره ویرگول گذاشتید:
«دکتر حسن ذوالفقاری، معتقد است پس از پایان کار هر نوشتهای، باید سه نوع ویرایش روی آن صورت بگیرد».
شکل صحیحش این دو مورد است:
1. دکتر حسن ذوالفقاری معتقد است پس از پایان کار هر نوشتهای باید سه نوع ویرایش روی آن صورت بگیرد.
2. دکتر حسن ذوالفقاری معتقد است، پس از پایان کار هر نوشتهای، باید سه نوع ویرایش روی آن صورت بگیرد.
در جملۀ دوم «پس از پایان کار هر نوشتهای» را اگر حذف کنید، باز هم جمله از نظر دستور زبان (و نه معنایی) درست است: «دکتر حسن ذوالفقاری معتقد است باید سه نوع ویرایش روی آن صورت بگیرد».
بنابراین، ویرگول و نقطهویرگول و دیگر نشانههای نگارشی کارکرد خاصی دارند که اکثر فرهیختگان هم بلد نیستند. من این نکات را از استاد علی صلحجو آموختم که یکی از پیشگامان ویرایش ایران است. به نظر من، یگانه کتابی (که من دیدم) نشانهگذاریها را درست رعایت کرده نگارش و ویرایش استاد احمد سمیعی است.
در مورد اینکه بعد از نهاد، از کاما استفاده کردم، حق با شماست. متاسفانه در دورهای در به کار بردن نشانهگذاریها زیادهروی میکردم. این پست رو هم ۳ سال پیش نوشتم. ممنون که تذکر دادید.
سلام. خسته نباشید
خوشحالم که بعضی از ایرانی ها راه های کسب تخصص در یک زمینه دنبال می کنند، چون ما همه کاره و هیچ کاره زیاد داریم.
درصورت امکان در زمینه زیر مرا راهنمایی کنید:
ایا نرم افزار یا راهی وجود دارد که در متن علاوه بر علائم نشانه گذاری متن مثل ویرگول، دو نقطه و… مکث هایی که جهت گروه بندی کلمات در حین خواندن باید استفاده شود تا خواندن روان شود را مشخص کنید و کلمات را گروه، گروه کند.
نرم افزاری وجود دارد که مکث های خواندن شفاهی متن، توسط یک فرد را بعد از ضبط صوت مشخص کند.
درصورت امکان مطالب راجع به نشانه گذاری را بصورت فایل پی دی اف برایم ارسال کنید.
خیر چنین نرمافزاری وجود نداره؛ ولی بد نیست نگاهی به ویراستیار بندازید:
http://virastyar.ir
ممنون از مطلب مفیدتون
سلام، میخواستم بدون دوره آموزشی هم دارید
نه متاسفانه.
واقعا دستتون درد نکنه خیلی بهش نیاز داشتم.مرسی
سلام
نوشته شما و پاسخ ها بسیارخوب بود . متشکرم.
فریماه تخصصی در این زمینه ندارد ولی از موقعی که خواندن و نوشتن زا آموخت علاقه خاصی به خواندن و ویرایش نوشته ها دارد و نوشته های دوستان و آشنایان را هر چند کوتاه ویرایش می نماید. به تازگی ویراستاری کتابی به او پیشنهاد شده است به نظر شما بیذیرد؟
به خودتون بستگی داره. من نمیتونم نظری بدم.
سلام و عرض ادب و احترام
تشکر از مطالب مفیدتون
نوشته بودید بنا به عادت روز چند بار ایمیل هاتون رو چک می فرمایید
بنده سوالی داشتم چند بار ایمیل اما گویا نشانی ایمیل اشتباه بود
امکانش هست ادرس جدید ایمیل تون رو لطف بفرمایید؟
آدرس ایمیلم تغییری نکرده. با این حال با آدرس vdamanafshan روی gmail هم میتونید تماس بگیرید.
با سلام.
بنده ويرايش يك كتاب حجيم را پذيرفتهام.
منتها الان كه متن ترجمه مترجم اول را ميبينم.. ايرادات بسياري داره.. يعني بنده متن را هم بلحاظ ساختاري و هم بلحاظ اصطلاحات و واژگان تخصصي ويرايش ميكنم… كه وقت و انرژي بسيار زيادي ميبره حتي از ترجمه هم بيشتر.
مؤلفين اصلي اين كتاب به بنده قول دادن كه اسم مرا بعنوان ويراستار در كتاب خواهند آورد.. ولي اسم خودشون بعنوان مؤلف مياد … درنتيجه بنده ويراستار فني اين كتاب محسوب ميشم.. كه ارزش معنوي آنچناني نداره.. درصورتيكه بنده اين متن را بلحاظ ساختاري و تخصصي ويرايش ميكنم.
سوالي كه بنده از خدمت داشتم اينه كه هزينه ويرايش اين كتاب را چجوري بايد محاسبه كنم؟
سپاسگزار از پاسخگويي شما
سلام
صحبتهای شما رو کاملاً درک میکنم. وقتی با چند مترجم در یک کتاب سروکار دارید، کارتون چند برابر میشه؛ چون اولین کارتون اینه که ترجمههای این چند نفر رو یکدست کنید.
این جزو وظایفشون هست که اسم شما رو بیارن؛ این یه لطف نیست.
هزینه ویرایش، بستگی به خیلی چیزها مثل سطح درک و فهم مشتری، نوع کتاب، حجم کتاب، مقدار کار انجام شده و حرفهای بودن ویراستار داره و بنابراین هزینهاش خیلی متغیره. پیشنهاد میکنم برای اطلاع از هزینه، از گوگل کمک بگیرید؛ هر چند این هزینهها برای خیلی از مشتریها قابل درک نیست.
در آخر پیشنهاد میکنم قبل از گرفتن هرگونه سفارشی، با مشتریها یه قرارداد هر چند شفاهی ببندید تا آخر کار دچار مشکل نشید.
سلام؛
یه نکته ای به ذهن من میرسه، اونم اینه که آیا عرف رو باید در نظر بگیریم یا قواعد دستور زبانی رو؟
مثلاً فاعل جمع، فقط وقتی فعل جمع میخواد که جاندار باشه.
مثلاً عبارت : ” عکس های این موزه زیبا هستند” اشتباهه.
و عبارت درست اینه : “عکس های این موزه زیبا است”.
ولی کاملاً مشخصه، اگر بخوایم در این مورد قاعده رو رعایت کنیم، جمله زشت و اشتباه به نظر میرسه.
تکلیف چیه؟
سلام
توی همین کتاب هم گفته شده که اگر نهاد (فاعل/مسندالیه)، جمع و بیجان باشد، فعل باید مفرد باشد. ولی به نظر من، حالت دوم، یعنی “عکس های این موزه زیبا است” قشنگتر و خوشآهنگتره.
سلام اقای دامن افشان یه سوال راجع به تایپ پایاننامه با زیپرشین داشتم چطور میتوان پانویس لاتین را با شماره لاتین بزنه تو تالار چیزی پیدا نکردم تشکر
چرا سوال رو توی این نوشته پرسیدید؟
لطفاً بگید که از چه کلاسی استفاده میکنید؟ book یا report؟ جواب رو به ایمیلم بفرستید.
جناب آقای دامنافشان
با سلام،
در یکی از پستها آمد که با توجه به فارسی معیار استفاده از جمع مکسر مجاز نیست و یا دست کم توصیه نمیشود. شما در موضوع «نشانگذاری و کاربرد نقطه در نوشتار» آوردهاید: «به ابعاد هنری شعر» که در آن از جمع مکسر استفاده شده است. بنده اصلاً قصد خردهگیری ندارم و بلکه بعکس اگر خود نیز این مطلب را مینوشتم مانند شما عمل میکردم. زیرا بُعدها زیبا و خوش آهنگ نیست.
به نظر میرسد که عنصر زیبا بودن عبارت نیز در ادبیات فارسی مهم است. من موافقم که جمع کتاب > کتب و یا جمع قصه > قصص ثقیل و سنگین است. اما بعضی از جمعها نه تنها سنگین نیست بلکه بر زیبایی سخن و نوشته میافزاید.
من در خاتمه یک بیت سعدی (باب اول بوستان) را خدمت شما تقدیم میکنم، که قابل تامل است.
به پرویزنِ معرفت بیخته
به شهدِ عبارت برآمیخته
پیروز باشید.
سلام. کاملاً حق با شماست. اتفاقاً در همین کتاب راهنمای ویراستاری و درستنویسی، به این موضوع خوشآوایی هم اشاره شده است. به عنوان مثال، گفته شده است که به جای واژه «استشمام» از واژه «بوییدن» استفاده کنیم؛ چون «استشمام»، یه واژه سنگین، بدآوا، پرنقطه، پردندانه، بیگانه و طولانی است.
مثال دیگهای که خودم میتون بزنم، به کار بردن «موردها» به جای «موارد» هست که زیاد خوشآهنگ نیست.
جناب آقای دامنافشان
با سلام
ابتدا بابت معرفی کتاب متشکرم. قطعاً در اولین فرصت آن را تهیه خواهم کرد. اما نکتهای در یکی از پاسخهای شما وجود داشت که نظرم را جلب نمود.
اشاره رفت که معیار این است که جمع جدول جدولها، جمع فصل فصلها و جمع مثلاً کتاب بشود کتابها. البته نکته قابل تاملی است که ما از جمع مکسر این واژهها بهره نگیریم.
اما در این کتاب، آیا به این مطلب اشاره شده است که تکلیف دوما، سوما، چهارما و یا خواهشا که با بسامد زیاد در صدا و سیما تکرار میگردد و در بین مردم نیز رایج است، چیست؟ آیا اینها معیار است؟ و اصلاً سوال بسیار مهم این است که معیار چگونه تعیین میشود، زیرا عدهای بر این باورند که معیار همین است که بهصورت روزمره توسط مردم و رسانهها استفاده میشود.
و بالاخره سوال آخر، آیا راجع به رسم الخط فارسی در کتاب مورد اشاره، مطلبی درج شده است؟
پایدار باشید
سلام
خوشحالم که این کتاب، مورد توجهتون قرار گرفته است.
آیا به این مطلب اشاره شده است که تکلیف دوما، سوما، چهارما و یا خواهشا که با بسامد زیاد در صدا و سیما تکرار میگردد و در بین مردم نیز رایج است، چیست؟
بله. عنوان یکی از زیربخشهای کتاب، «تنوین» است که به همین موارد اشاره دارد. در این زیربخش، گفته شده که: «کلمات فارسی، به هیچ روی، تنوین نمیپذیرند». بنابراین، زباناً> زبانی؛ دوماً> دوم اینکه؛ ناچاراً> به ناچار؛ خواهشاً> باخواهش.
جالبه بدونیم که توی این کتاب، پیشنهاد شده که حتی کلمات تنویندار عربی رو هم در فارسی به کار نبریم؛ به عبارت دیگه، از برابرهای مناسب برای آنها استفاده کنیم. به عنوان مثال، موقتاً> موقتی؛ شدیداً> به شدت؛ اخیراً> به تازگی؛ کلاً> به کلی؛ غالباً> بیشتر.
سوال بسیار مهم این است که معیار چگونه تعیین میشود؟
کتاب در این مورد هم، به زیبایی تمام و با ذکر مثال، صحبت کرده است. در واقع، در جایی از کتاب با عنوان «نکته پایانی»، گفته شده که بعد از اینکه کار ویرایش رو انجام دادید، هنگام بازبینی، چند تا سوال از خودتون بپرسید. به عنوان مثال، یکی از سوالها، اینه که
آیا راجع به رسم الخط فارسی در کتاب مورد اشاره، مطلبی درج شده است؟
بله. عنوان فصل دوم کتاب، «شیوه خط فارسی» است.
همانطور که در معرفی کتاب راهنمای ویراستاری و درستنویسی گفتم، این کتاب، اونقدر نکتههای قانعکننده و تازه داره که آدم دوست نداره تا خوندن صفحه آخر کتاب، کتاب رو زمین بذاره.
سلام
ممنون از متن خوب و کاربردی شما
با ذکر منبع از آن در وبلاگم استفاده کردم
با اجازتون هم لینکتون کردم
استاد برای ویراستاری پارا گراف دوم پاراگراف ۹٫۱ متن زیر چهگونه است؟!
نکته مهم در نمونهخوانی، اینست که کار را به شخصی دیگر بسپاریم. زیرا از نویسندگانی شنیدهام، در نمونهخوانی گاهی به جای روخوانی متن، آن را ذهنی میخوانند و غلط را نمیبیند( یا تشخیص نمیدهد).
ممنون استاد مطلب مفیدی بود. باعث شد کمی به نوشتههایم بیشتر بها دهم و به خودم امیدوار شوم؛
هوالحق؛ سلام بر شما؛
استاد با کمال احترام شدید ۱۷ سهغلط زیر در نوشته دیده شد.
پ۲ خ۱ کلمه شروع صحیح است نه شروه، احتمالاً تندتند نوشتهاید.
پ ۸٫۱ خ۱ جداول صحیح است نه جدولها، ها علامت جمع برای کلمات فارسیست ولی جدول عربی است و جمع مکسرش رایج.
پ ۹٫۱ خ۱ فصول صحیح است نه فصلها.
پ۹٫۱ خ۵ متأسفانه کتب فارسی پر از غلط تایپی صحیح است نه متاسفانه کتابهای فارسی پر از غلطهای تایپی، علامت همزه را نباید حذف کرد و نیازی به جمع بستن غلط نیست.
پاراگراف دوم پ۹٫۱ از نظر انشایی به دل نمیچسبه شاید اگر دوباره بخوانیدش بتوانید آنرا بهتر بنویسید.
این نظر جهت مزاح بود لطفاً نشر عمومی نکنید. امیدوارم ازم ناراحت نباشید.
یاحق؛
سلام
پ۲ خ۱ کلمه شروع صحیح است نه شروه، احتمالاً تندتند نوشتهاید.
حق با شماست. ویرایش شد.
پ ۸٫۱ خ۱ جداول صحیح است نه جدولها، ها علامت جمع برای کلمات فارسیست ولی جدول عربی است و جمع مکسرش رایج.
پ ۹٫۱ خ۱ فصول صحیح است نه فصلها.
صفحه ۲۰۲ کتاب راهنمای ویراستاری و درستنویسی: «امروزه گرایش در زبان فارسی معیار، پرهیز از کاربرد جمعهای مکسر عرب است».
علامت همزه را نباید حذف کرد
حق با شماست. ویرایش شد.
نیازی به جمع بستن غلط نیست.
چرا؟ میشه لطف کنید دلیلش رو بگید یا یک منبع معرفی کنید؟
پاراگراف دوم پ۹٫۱ از نظر انشایی به دل نمیچسبه شاید اگر دوباره بخوانیدش بتوانید آنرا بهتر بنویسید.
راستش خودمم خیلی روش فکر کردم!
این نظر جهت مزاح بود لطفاً نشر عمومی نکنید. امیدوارم ازم ناراحت نباشید.
چرا مزاح؟! چرا باید ناراحت بشم؟ قسمت دیدگاهها برای همین کارهاست دیگه:) ممنون که این موارد رو گوشزد کردید.
هوالحق؛ سلام علیکم مجدداً و عیدکم مبروک؛
−یکنکتهی ادبی در مورد جمعبندی کلمات بود در دوره دبیرستان:
در کلمات فارسی ادبی، +ان مثل درختان و شیران
در کلمات علمی فارسی و وارد شده به فارسی، +ها مثل مولکولها(علمی) شلوارها(روسی) بلوارها(فرانسه)
در کلمات عربی، مطابق زبان عربی جمع بسته میشوند مثل معلمین، فصول، اضلاع، ابعاد، حدود
البته ایننکته با نظر نویسنده متن یکی نیست(اختلاف دارد).
−برای نکتهی دیگر منبع خاصی ندارم، بیشتر روی تجربه و معنی رعایت میکنم. پر از غلطها به نظر مناسب نیست چون معنی میدهد تعداد زیادی از غلطها در صورتی که پر از غلط میشود تعداد زیادی(غیرقابل شمارش یا تعداد مجهول) از غلط؛ مثل ظرف پر از آب، یخچال پر از میوه، جیب پر از کاغذ و یا پاکت پر از سیگار.
یاحق؛
سلام
حق با شماست؛ اما خیلی از قانونها، در طول این مدت، عوض شدن. به عنوان مثال، یه زمانی گفته میشد بنویسید «خانهی»؛ اما الان دوباره بعضیها میگن بنویسید «خانهٔ».
−برای نکتهی دیگر منبع خاصی ندارم، بیشتر روی تجربه و معنی رعایت میکنم.
مثال «ظرف پر از آب» با مثال «نوشته پر از غلط» قابل مقایسه نیست؛ چون «آب»، قابل شمارش نیست. در مورد مثالهای دیگه مثل «یخچال پر از میوه» هم اگه بخوایم از صفتی برای میوه استفاده کنیم، عبارت، بدآهنگ میشه: «یخچال پر از میوه خوشمزه»؛ اما در مقابل، «یخچال پر از میوههای خوشمزه»، خیلی خوشآهنگ هستش.
بنابراین توی عبارت «کتابهای فارسی، پر از غلطهای تایپی است»، چون «تایپی»، صفت است، پس باید موصوفش، یعنی «غلط»، به صورت جمع، بیاد.سلام علیکم
غلط های تایپی ، مضاف و مضاف الیه است نه موصوف و صفت
ممنون بابت مطالب خوب و کاربردیتون
ممنون بابت تذکرتون. خطش زدم.