همه ما تاکنون، جملاتی مانند «آمار، پایه و اساس برنامهریزی یک کشور است» را در کتابهای درسی، سخنرانیها، رسانهها و… شنیدهایم. بدون شک، بدون داشتن آمار دقیق از وضعیت یک کشور، نمیتوان تصمیمهای درستی برای مدیریت آن کشور گرفت؛ اما آیا کاربرد آمار، فقط برنامهریزی برای برخورد با مسائل مدیریتی است؟
حتماً تا به حال در کتابهای درسی و یا در مطالعههای شخصی، به سفرنامههایی برخورد کردهاید که فرنگیها در مورد ایران و یا بخشی از ایران نوشتهاند. یکی از جذابترین و دقیقترین سفرنامههایی که تا به امروز خواندهام، سفرنامهای است که یاسنت لویی رابینو (Hyacinth Louis Rabino) در طی سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۲ میلادی در مورد کرمانشاه نوشته است. رابینو نماینده امپریال بانک ایران بوده است که نخستین بانک مدرن ایران به شمار میرود. او این سفرنامه (گزارش) را در زمان حکومت مظفرالدینشاه و در هنگام بازدید از مناطق مختلف کرمانشاه و شهرهای آن نوشته است و آن را در سال ۱۹۰۳ میلادی در لندن منتشر کرد.
این گزارش را به تازگی، دکتر محمدرضا (فریبرز) همزهای، عضو هیات علمی دانشگاه رازی با عنوان «گزارشی از بازرگانی و جامعه شهر و ایالت کرمانشاه در سده نوزدهم میلادی» به فارسی ترجمه کرده است. اولین نکته جالبی که در ترجمه شیوا و رسای کتاب وجود دارد، این است که مترجم تا جای ممکن، از واژههای فارسی استفاده کرده است. به عنوان مثال، مترجم به جای واژههای بیگانهای مثل «فاصله»، «ارتفاع»، «طول»، «نوع»، «منسوخ» و «علاوه»، از واژههای فارسی «دوری»، «بلندی»، «درازا»، «گونه»، «از کار افتاده» و «افزون» استفاده کرده است.
کتاب از توصیف ظاهر و وضعیت عمومی شهر شروع میکند و تقریباً هیچ موردی را از قلم نمیاندازد: از طول و عرض جغرافیایی شهر گرفته تا توصیف دیوارها، دروازهها، محلهها، بازارها، گرمابههای همگانی، مدرسهها، سربازخانهها، باغها، گمرکخانه، پستخانه، کنسولگری ترک، نمایندگی انگلستان و بانک و بانکداری، همه چیز را به خوبی در ذهن خواننده به تصویر میکشد. به عنوان مثال، نویسنده در مورد بافت شهر میگوید:
شهر به گونه شگفتی خالی از ساختمانهایی است که قابل توجه باشند و یا نشان از ثروت داشته باشند. این شهر، یک مجموعه از ساختمانهای کاهگلی یک طبقهای است؛ همراه با خیابانهایی پیچ در پیج و باریک با یک بازار بزرگ و جادار.
و یا در مورد رفت و آمد در شهر مینویسد:
همه رفت و آمد در شهر از غروب خورشید باز میایستند و سه ساعت پس از غروب آفتاب تا بامداد، تنها کسی میتواند از میان شهر بگذرد که جمله رمز عبور داشته باشد. دو جمله یا حرف عبور هست که میتوان آن را با درخواست از اردلباشی دریافت نمود؛ یکی برای گذر از میان شهر است و یکی نیز برای میدان توپخانه. یک جمله یا حرف عبور دیگر نیز هست که برای کاخ حکومتی است و ویژه ساکنان و وابستگان یا کارکنان خود کاخ است.
دیدن وضعیت تلگراف در آن زمان نیز از دیگر نکات جالب کتاب است:
پیامهایی که به خط لاتین باشند، میتوانند برای تهران و خانقین و بغداد فرستاده شوند؛ ولی در ایستگاههای دیگر، بایستی زبانی که تلگراف به آن نوشته میشود، زبان همان کشور باشد.
هزینه تلگراف داخلی برای هر ده واژه، ۲٫۷۵ قران است. برای بغداد بهای هر یک واژه تلگراف، ۴٫۰۵ قران است. برای فرستادن یک تلگراف، فراش تلگرامخانه هم ۱۰ شاهی میگیرد. برای فرستادن تلگراف به اروپا بهتر است که پیام به تهران فرستاده شود و از آنجا دوباره ارسال گردد. پیامهایی که از راه خط ترکیه فرستاده میشوند، چنان به هم ریختهاند که هنگام دریافت، بیشتر وقتها دیگر فهمپذیر نیستند. مدیر تلگرافخانه در کرمانشاه، شاهزاده بشیرالدوله است.
از دیگر نکات جالب کتاب، شرح وضعیت کنسولگری ترک در آن زمان است:
در اینجا یک کنسولگری ترک هست که به کارهای مرزی میپردازد. گفته میشود که این کنسولگری دارای درآمد هنگفتی از راه کارهای گذرنامهای و از راه عبور جنازه برای دفن در کربلا میباشد. در میان اینها، سال گذشته ۷۰۰۰ جنازه برای دفن به کربلا برده شده است.
بهای کارهای کنسولگری ترک به قرار زیر است: برای روادید یک تومان؛ برای چارپادارها، ۲٫۵ قران در شش ماه؛ برای هر جنازه، دو تومان؛ مُهر کردن تابوتها یک قران.
جنازهها در کنسولگری از سوی یک کارمند بهداشتی بازرسی میشود و در صورتی که مشکلی برای حمل جنازه به خانقین و کربلا نباشد، گذرنامه صادر شده و تابوت مُهر میشود. در خانقین تابوت را دوباره باز میکنند و باز مبلغ نیم لیره ترکی دریافت میگردد.
یکی از نکات عجیب کتاب، این است که به نویسنده اجازه داده شده است تا حتی از مکانهای نظامی مانند سربازخانهها هم به راحتی بازدید کند و اسرار نظامی آنها را به گونهای باورنکردنی گزارش کند که نشانه چیزی جز بیخبری و ناآگاهی حاکمان آن موقع کرمانشاه نیست.
یکی از مواردی که به جذاب شدن نسخه اصلی کتاب، کمک بسیاری کرده است، عکسهایی است که مترجم به نسخه ترجمه شده اضافه کرده است؛ عکسهایی که در نوع خود، بسیار باارزش و کمنظیر هستند. رابینو علاوه بر سفرنامه کرمانشاه، گزارشهایی هم در مورد لرستان و مازندارن نوشته است که بنا به گفته مترجم کتاب، مانند سفرنامه کرمانشاه، بسیار با ارزش هستند.
حال دوباره به مقدمه ابتدای این پست برمیگردم. قبل از هر چیز باید بگویم که هدف من از نوشتن این پست و معرفی این کتاب، به هیچوجه متهم کردن نویسنده به جاسوسی برای دولت بریتانیا در آن زمان نیست؛ اما همانطور که در بالا هم گفته شد، وضعیت کرمانشاه و شهرهای آن در این گزارش، چنان با جزییات کامل نوشته شده است که هر خوانندهای پس از خواندن کتاب، به هدفدار نبودن کتاب شک میکند و آن را یک گزارش معمولی نمیپندارد. به خصوص اینکه، کتاب برای اولین بار در لندن چاپ شده است و دولت بریتانیا هم یدی طولانی در استعمار کشورهای جهان سوم داشته است؛ نکتهای که مترجم کتاب هم به زیبایی به آن اشاره میکند:
اگر چه همین گزارش نشان از خواب بودن و بیخبری ایرانیان، در آن دوران را دارد و میتوان پنداشت که با گردآوری چنین آگاهیهای ریزبینانه بوده است که انگلیسیها توانستند به آن سادگی در کشورهای آسیایی و دیگر بخشهای جهان رخنه نمایند.
در مورد ذکر جزییات در این کتاب، همین بس که نویسنده حتی تعداد اتاقهای سربازخانهها، تعداد سربازان، تعداد تفنگها در مدلهای مختلف، گاردهای جادهای، ایلهای تامینکننده نیروی نظامی همراه با تعداد دقیق آنها، درآمد و هزینههای حکومت، هزینه ساخت و ساز ساختمان در کرمانشاه، مقدار سهمیه کاه و جو اسبهای پستخانه و حتی قیمت پیاز و سیبزمینی و میخ را نیز گزارش کرده است!
خواندن این کتاب خواندنی را به تمام ایرانیان علاقهمند به تاریخ که دوست دارند با گوشهای از زندگی ایرانیان زمان قاجار آشنا شوند، پیشنهاد میکنم. برای دیدن بخشهای مختلف کتاب، میتوانید فهرست مطالب آن را دانلود کنید.
این کتاب را به تازگی، انتشارات دانشگاه رازی در ض+۱۷۳ صفحه، در قطع وزیری و به قیمت ۷۰۰۰ تومان منتشر کرده است. برای تهیه این کتاب در تهران، میتوانید با کتابیران با شماره ۱۵-۶۶۵۶۶۵۱۰ و در کرمانشاه با مرکز چاپ و نشر دانشگاه رازی با شماره ۴۲۸۰۸۰۲-۰۸۳۱ تماس بگیرید.
لینک ثابت: https://panevis.ir/?p=262
نظر خود را بنویسید