آگاهی از گذشته پارتنرتان میتواند برای رابطهتان مفید باشد؛ اما اول بهتر است مشخص کنید که منظور شما از «گذشته» دقیقاً چیست. آیا کنجکاو هستید درباره اجداد پارتنرتان بدانید؟ آیا میخواهید جزئیاتی از کودکیشان بشنوید؟ یا شاید میخواهید بدانید در کلاس پنجم چطور دانشآموزی بوده است؟ اگر میخواهید بیشتر درباره زندگی شریکتان بدانید، کنجکاوی کنید؛ بپرسید و خودتان هم درباره گذشتهتان اطلاعات بدهید. اگر مطمئن نیستید از کجا شروع کنید، میتوانید بگویید: «عزیزم/گلم، خیلی دوستت دارم و میخوام بیشتر بشناسمت. میتونم درباره _____ بپرسم؟» میتوانید شوخطبع و مودب باشید. گاهی اوقات دانستن جزئیات کوچک و بامزه درباره یکدیگر میتواند رابطه را تقویت کند؛ اما اگر منظور شما از «گذشته»، سابقه جنسی است، باید با دقت بیشتری عمل کنید. زندگی جنسی یک فرد به طور عمیقی دنیای درونی، رازها، خواستهها و ظرفیتهای او را برای عشق و لذت آشکار میکند. کسانی که سعی کردهاند درباره سابقه جنسی خود با پارتنرشان صحبت کنند، میدانند که این گفتگو میتواند واکنشهای عاطفی متفاوتی را برانگیزد. پرسیدن از شریک زندگی درباره گذشتهاش یا اینکه او از شما درباره گذشته جنسیتان بپرسد، ممکن است ناخوشایند باشد؛ اما نتیجه شجاعت در چنین گفتگویی، اطلاعات بیشتر، درک عمیقتر و صمیمیت مشترک است.

حرف زدن درباره گذشته پارتنر
حساسیت به خرج دادن هنگام مطرح کردن سابقه جنسی عاقلانه است و بهتر است از قبل فکر کنید که چه اطلاعاتی میخواهید از این گفتگو به دست آورید. چرا میخواهید درباره گذشته شریکتان بپرسید؟ آیا میخواهید بدانید چند شریک جنسی داشته و چه نوع تماسهای جنسیای تجربه کرده است؟ آیا میخواهید بدانید اخیراً یا اصلاً برای بیماریهای مقاربتی (STD) آزمایش داده است؟ یا دلیلی وجود دارد که فکر کنید ممکن است در معرض خطر باشید؟ آیا دانستن این جزئیات باعث میشود احساس نزدیکی و امنیت بیشتری کنید؟ آیا نگران سلامت جنسی خودتان و شریکتان هستید؟ وقتی میپرسید، بهتر است دلایل خود را با شریکتان در میان بگذارید و آماده باشید تا سابقه خودتان را هم بگویید.
چند سوال برای پرسیدن از پارتنرتان
وقتی دانستید چه میخواهید بدانید و چرا، فکر کنید که کجا میخواهید این گفتگو را انجام دهید. یک محیط خصوصی و راحت میتواند عالی باشد؛ شاید وقتی روی کاناپه در آغوش هم هستید یا در پارک در حال استراحت هستید یا شام را در خانه میخورید یا در گوشهای آرام در رستوران نشستهاید. وقتی مکان مناسبی را پیدا کردید، گفتگو را به شکلی که با نیازهای شما و رابطهتان سازگار است، شروع کنید. چند پیشنهاد برای شروع گفتگو به صورت زیر است. این پیشنهادها را میتوانید با توجه به وضعیت خاص خودتان تغییر بدهید یا اصلاً از ایدههای خودتان استفاده کنید:
- هی فکر کنم وقتشه اون صحبت رو بکنیم. آره، همون.
- صحبت کردن درباره این یه کم سخت یا عجیبه؛ ولی تا حالا برای بیماریهای مقاربتی آزمایش دادهای؟ [منتظر پاسخ بمانید] شاید بتونیم با هم آزمایش بدیم؟
- هی [اسم مستعار بامزه طرف مقابل]، داشتم فکر میکردم میتونیم درباره تجربههای جنسی گذشتهمون صحبت کنیم؟ دلیل اینکه میپرسم اینه که…
- میتونی درباره هیجانانگیزترین و شدیدترین تجربیات جنسیات و اینکه چطور بودند، برام بگی؟
- لحظههای مورد علاقهات چه چیزهایی بودن و چرا برات برجسته شدن؟
- چه چیزی تو رو از نظر جنسی به دیگران جذب میکرد؟
- اولش چه چیزی در پارتنرهای قبلیات برات جذاب بود؟
- مرحله جنسی رابطهتون چطور شروع شد؟
- آیا برات فرقی داشت که اون شروعکننده باشه یا تو؟
توجه داشته باشید که سوالهایی مثل «قبل از من با چند نفر خوابیدی؟»، «تا حالا با کیا خوابیدی؟»، «بدن پارتنر سابقت چه جوری بود؟» یا «اندازه آلتش چند سانت بود؟» سوالهایی خوبی نیستند و نمیتوانید از آنها چیز بهدردبخوری برای رابطهتان یاد بگیرید. علاوه بر این دقت کنید که هدف از این مکالمه، جمعآوری اطلاعات درباره پارتنرهای سابق پارتنرتان نیست؛ بلکه کمک به شما برای درک این است که پارتنرتان در آن رابطه یا رابطهها چطور آدمی بوده است.
پرچمهای قرمز
بحث در مورد سابقه جنسی نیاز به هوش هیجانی دارد و سه پرچم قرمز هیجانی وجود دارد که باید قبل از مطرح کردن این موضوع با پارتنرتان به آنها توجه کنید:
- قضاوت: اگر اطلاعات به اشتراک گذاشته شده منجر به قضاوت شود، مکالمه کوتاه خواهد شد.
- حسادت: اگر شما یا پارتنرتان افراد حسودی هستید، این مکالمه برای شما مناسب نیست. در واقع میتواند خطرناک باشد.
- احساس ناکافی بودن: مرور سابقه جنسی میتواند احساس ناکافی بودن را تشویق کند. به عنوان مثال یک شریک ممکن است نگران باشد که معشوقهای گذشته به نوعی برتر هستند: آلت تناسلی بزرگتر، بدن بهتر، جوانی، استقامت و…
آماده شدن برای مرور سابقه جنسی نیازمند این است که به هر دو شریک زمان داده شود تا آمادگی خود را برای مکالمه ارزیابی کنند. هر دو شریک باید کنترل کامل بر این داشته باشند که آیا میخواهند همچین مکالمهای داشته باشند، چه زمانی میخواهند آن را داشته باشند و چه چیزی را میخواهند به اشتراک بگذارند و چه چیزی را نه. به شریکتان اطمینان دهید که به او اهمیت میدهید و میخواهید یاد بگیرید، حمایت کنید و تصمیم بگیرید چه احتیاطهایی لازم است؛ نه اینکه فضولی یا قضاوت کنید. برای آمادگی، بهتر است تمام پاسخهای ممکن را در نظر بگیرید؛ حتی آنهایی که انتظارشان را ندارید. علاوه بر این شریکتان ممکن است به واکنشهای شما حساس باشد. سعی کنید از فرضیات و واکنشهایی که ممکن است قضاوتآمیز به نظر برسند (مثل خندیدن یا سوت کشیدن از روی تعجب) اجتناب کنید.
به یاد داشته باشید که هم هیچ چیز را فاش نکردن ایده بدی است هم همه چیز را با جزئیات فاش کردن. به جای پرداختن به جزئیات خاص، بهتر است روی یادگیری مثبت از گذشته تمرکز کنید تا رابطه فعلیتان را تقویت کند. قاعده کلیای وجود ندارد که تعیین کند چه چیزهایی و کی درباره سابقه جنسیتان با پارتنر فعلیتان صحبت کنید. همه چیز بستگی به اعتماد به نفس طرفین، طبیعت و پیشرفت رابطه فعلیتان دارد.
یک تحقیق جالب در فرهنگ غربی
در پایان بد نیست به نتایج یک مقاله جالب که با این بحث مرتبط است، اشاره کنیم. در تحقیقی که در سال ۲۰۱۷ در ژورنال Sex Research چاپ شد، محققان دریافتند که گذشته جنسی افراد با جذابیت آنها مرتبط است. در این تحقیق از ۱۸۸ شرکتکننده بریتانیایی پرسیدند چقدر مایلند با فردی با تعداد مشخصی از شرکای جنسی قبلی، هم برای یک رابطه طولانیمدت مانند ازدواج و هم برای یک رابطه کوتاهمدت مثل رابطه یکشبه درگیر شوند.
در پایان تحقیق محققان دریافتند که افراد با صفر شریک جذاب بودند؛ اما برخلاف این تصور که پاکدامنی باارزشترین چیز است، این پارتنرها جذابترین پارتنرها قلمداد نشدند؛ بلکه شرکتکنندهها اعلام کردند که بیشتر مایلند با افرادی با ۱ تا ۶ شریک قبلی در رابطه باشند. در حدود ۹ تا ۱۱ شریک، جذابیت به شدت کاهش مییابد و افراد به طور فزایندهای تمایل کمتری به برقراری رابطه با افرادی با شرکای بیشتر نشان میدهند.
همانطور که دیدیم، تجربه جنسی خیلی کم یا خیلی زیاد ممکن است جذابیت عاشقانه را کاهش دهد. چرا افراد شریکهایی با کمی تجربه جنسی را به کسانی که هیچ تجربهای نداشتند ترجیح میدادند؟ ممکن است (هر چند در اینجا آزمایش نشده) که در فرهنگهایی که دیدگاه مثبتی نسبت به رابطه جنسی پیش از ازدواج دارند و چنین رفتاری را عادی میدانند، افراد درباره کسانی که هیچ گذشته جنسیای نداشتهاند، برداشتهای منفی درباره شخصیت یا مهارتهای ارتباطی و اجتماعیشان داشته باشند. به عبارت دیگر، شرکتکنندگان ممکن است پرسیده باشند: چرا این افراد هیچ شریکی نداشتند؟ آیا ممکن است چیزی در آنها غیرجذاب باشد؟ وقتی برای دیگران جذاب نبودهاند، احتمالاً برای من هم جذاب نخواهند بود.
از طرف دیگر، افراد تمایل زیادی به برقراری رابطه با کسانی که بیش از ۲۰ شریک جنسی داشتهاند، نشان ندادند. چرا؟ بدون شک شرکای بیشتر خطر ابتلا به بیماریهای مقاربتی را افزایش میدهد؛ اما شاید شرکتکنندگان همچنین به این فکر میکردند که سابقه پریدن از یک شریک به شریک دیگر احتمالاً نشاندهنده تمایل کم به یک رابطه متعهد و وفادار است. این دو برداشت احتمالی (که در این تحقیق اندازهگیری نشدهاند) میتوانند به توضیح عدم جذابیت شریکهای بسیار بیبندوبار (promiscuous) کمک کنند.
نظر خود را بنویسید