یکی از مواردی که در همان جلسه اول هر درس به دانشجویان میگویم، این است که نگذارند درسها روی همدیگر جمع شود؛ چون ریاضی، درسی نیست که بشود آن را در یک شب یا یک هفته یا دو هفته جمع کرد. علاوه بر این مورد، به آنها تذکر میدهم که تا قبل از روز امتحان، میتوانند به اتاقم بیایند و انتقاد کنند؛ پیشنهاد بدهند؛ سوال بپرسند؛ بهانه بیاورند؛ مشکلاتشان را مطرح کنند. اما بعد از امتحان، دیگر هیچ بهانهای برای کم شدن نمرهشان پذیرفته نیست. به عبارت دیگر، بعد از امتحان، تنها چیزی که نمرهشان را تعیین میکند، برگه پاسخنامه است.
با وجود تمام این حرفها و تذکرها، متاسفانه موقع تصحیح کردن برگهها، مانند همکاران دیگر، باز هم با انبوهی از «مصیبتنامهها» مواجه میشوم. نامههایی که بعضی از آنها تکراری و غیرحرفهای نوشته میشوند؛ اما بعضی دیگر از آنها، آنقدر احساسی و به سبک فیلمهای بالیوودی نوشته میشوند که دل هر بینندهای را به درد میآورند.
خوشبختانه به یاد ندارم که به نمره دانشجویی خاص، به تنهایی، نمرهای اضافه کرده باشم و همیشه در جواب به آنهایی که درخواست نمره اضافه دارند، میگویم که این کار، امکانپذیر نیست؛ اما هیچکدام از آنها قانع نمیشوند و این تصمیم را غیرمنطقی میدانند. در این نوشته میخواهم دلایل خودم را برای ندادن نمره اضافه و یا به عبارتی، پاس نکردن دانشجویان بگویم. امیدوارم که با دیدن این دلایل، کمی به من حق بدهند.
دلیل اول، خیلی ساده است: دانشجو، شایستگی علمی لازم برای پاس کردن درس را ندارد. وقتی دانشجویی، مباحث درس مثلاً ریاضی عمومی ۱ را یاد نگرفته است، چرا باید پاس شود؟ اگر من دانشجو را در این درس، پاس کنم، قطعاً ترم بعد در درس معادلات دیفرانسیل که به شدت به مباحث ریاضی ۱ نیاز دارد و یا در درس ریاضی عمومی ۲، دچار مشکل میشود. بنابراین نباید خشت اول را کج گذاشت و هر وقت که دانشجو، شایستگی علمی لازم برای پاس کردن درس را کسب کرد، باید پاس شود؛ حتی اگر چندین بار، این درس را برداشته باشد.
دلیل دوم، بحث معدل دانشجویان است. همانطور که میدانیم، چنانچه دانشجویی در بین همدورهایهای خودش، بالاترین معدل را داشته باشد، به عنوان دانشجوی استعدادهای درخشان شناخته میشود و میتواند بدون کنکور، وارد مقطع کارشناسی ارشد شود. بنابرین وقتی به دانشجویی، به تنهایی مثلاً یک نمره اضافه میکنم، عملاً از دانشجویان دیگر، یک نمره کم کردهام و گاهی همین یک نمره، میتواند دانشجویی را به ناحق، استعداد درخشان کند و یا یک دانشجوی شایسته را از معدل اولی محروم کند. بنابراین حق دانشجویان دیگر، ضایع میشود.
شاید بگویید که اگر همان یک نمره را به تمام دانشجویان اضافه کنید، دیگر حق کسی ضایع نمیشود. این حرف، درست است؛ اما همیشه اینطور نیست؛ چون ممکن است چند نفر از دانشجویان، نمره ۲۰ گرفته باشند و بنابراین آن چند نفر، عملاً از آن یک نمره، محروم میشوند.
دلیل سوم، دلیلی است که در کارگاه روش تدریسی که چند وقت پیش در آن شرکت کردم، به آن رسیدم. بدون شک، هدف از امتحان، سنجش میزان دانستههای دانشجویان است؛ در حالی که دانشجویانی که بعد از امتحان برای گرفتن نمره پاسی مراجعه میکنند، دلایلی مثل مشروط شدن، اخراج از دانشگاه، سرپرستی از پدر و مادر، از دست دادن همسر آینده، از دست دادن موقعیت شغلی و غیره را مطرح میکنند و با قیافهای حق به جانب، میگویند که چون گرفتاری داشتهاند، باید به آنها نمره پاسی داده شود. سوال من این است که آیا هر کسی که گرفتاریاش بیشتر باشد، باید نمره بیشتری بگیرد؟! بنابراین حتی اگر دانشجو، کوهی هم از گرفتاری داشته باشد، تاثیری روی نمرهاش ندارد؛ چون من به گرفتاری، نمره نمیدهم؛ فقط به دانستهها نمره میدهم.
دلیل چهارم، نبودن یک مرز مشخص برای اضافه کردن نمره است. در یک کلاس، نمرههای زیر ۱۰، گاهی بسیار به همدیگر نزدیک هستند. حال فرض کنید من تصمیم میگیرم که نمرههای بین ۸٫۵ تا ۹٫۷۵ را پاس کنم. بدون شک، این کار، با اعتراض شدید دانشجویی که نمره ۸٫۲۵ گرفته است، روبرو میشود؛ چون عملاً دارد به خاطر ۰٫۲۵ (نسبت به نمره ۸٫۵) میافتد. حال فرض کنید ۸٫۲۵ را هم پاس کردم؛ حالا این بار، نمره ۸، اعتراض میکند؛ چون ایشان هم به خاطر ۰٫۲۵ میافتند. بنابراین، همانطور که میبینید، هر چه قدر هم که کف کمک کردن را پایین بیاورم، باز هم با اعتراض و خواهش دانشجویانی با نمره پایینتر از این کف، مواجه میشوم و در نتیجه مجبورم که این روند را تا نمره صفر، ادامه بدهم و همه را پاس کنم!
نکتهای که دوست دارم در آخر به آن اشاره کنم، این است که بعضی از دانشجویان، در هنگام درخواست نمره پاسی، کارهای نادرستی میکنند. به عنوان مثال،استدلال میکنند که: «استاد فلانی در ترم قبل، ۸ نمره به فلانی کمک کرد؛ شما چرا نمره نمیدهید؟!» یا گاهی متاسفانه، پدر و مادر خود را برای گرفتن نمره پاسی به پیش استاد میآورند که به نظر من، هیچ توجیه درستی ندارند.
نظر شما در مورد نمره پاسی به دانشجویان چیست؟ شما در چه صورت به دانشجو، نمره میدهید؟ تجربه شما از دادن نمره پاسی و نتایج آن چیست؟ لطفاً نظرتان را با من و بقیه خوانندگان «پانویس» در میان بگذارید.
پینوشت: پیشنهاد میکنم دیدگاه کاربران عزیز، آقای فرشاد ترابی و خانم NILOOFAR را هم در بخش دیدگاهها بخوانید.
در نوشتههای بعدی وبلاگ، باز هم درباره مسایل علمی و دانشگاهی خواهم نوشت. اگر میخواهید از انتشار این نوشتهها باخبر شوید، میتوانید به طور رایگان، مشترک خوراک «پانویس» شوید و یا برای اشتراک ایمیلی، ایمیل خود را در کادر زیر وارد و ثبت کنید:
دقت داشته باشید که برای فعالسازی اشتراک ایمیلی، باید ایمیلی که از طرف وبلاگ برایتان فرستاده میشود را تأیید کنید.
لینک ثابت: https://panevis.ir/?p=689
با سلام و احترام
من روز اول اعلام میکنم که به هیچ وجه اهل ارفاق نیستم و ارفاق هم ضد علم و هم نادرسته (نمره فقط به ازای تلاش و پیشرفت مقدوره نه غر زدن و بهانه آوردن) و هم اینکه نوعی گدایی نمره است.
در طول ترم همراهی میکنم و فرصت جبران میدهم. برای مثال تکالیف رو ممکنه برگردونم که نمره بیشتر بشود. با طرح نمره خلاقیت و مهارت و بیمه فرصت میدم که خودشون رو بالا بکشند و متکی به نمره پایان ترم نباشند.
دیگه پایان ترم وقت حساب کتابه و جایی برای چونه زدن نیست به همین خاطر معمولا نمرات قابل قبول هست و این چند سال اعتراضی بابت نمره عملا نداشتم.
البته در طرح ریکاوری ممکنه با دانشجویانی که افت تحصیلی داشتند صحبت کنم و یک ترم کمکشون کنم که خودشون رو به قولی جمع و جور کنند، ولی با دانشجوی بی مسولیت، بی نظم و بی معرفت کاری ندارم.
داشتم دانشجویانی که در آستانه انصراف یا مشروطی بودند و با طرح ریکاوری احیا شدند.
به همین دلیل معتقدم که مدرس باید یک روانشناس، مشاور و مربی هم باشه.
ممنون که نظرتون رو نوشتین.
طرح ریکاوری چیه؟
یکی از مطالبی که دانشجویان عزیز باید بدونن، اینکه اکثرا بعد از فارغ التحصیلی در مشاغل اداری یا مشاغل مربوط به یک تکنسین مشغول به کار میشوند، اما خب برای یک مهندس خوب بودن باید ریاضی بلد بود. اینکه اکثریت مهندس واقعی نخواهند شد، به استاد ربطی نداره، میتونید درس نخونید. قرار نیست از ریاضی تو پختن نان و …. استفاده بشه. این مطلب از استاد عزیز کاملا بجا و درست هست.
باشه وحید جان شما فشار نخور بابا
سلام
من دانشجوی مهندسی هستم
من میخوام بدونم همچین با افتخار اینجا نوشتید طرف ۹.۷۵ بشه من پاسش نمیکنم و مشکلاتش به من ارتباطی نداره و با پاس کردنش مهندس بیسواد تحویل جامعه میدم….میخوام بدونم واقعا یه علوم پایه یا یه ۰.۲۵ انقدر رو مهندس ساختن از ما تاثیر داره؟!
جالبه خیلی از فرمولای دروس تخصصی به کار آدم بعد فارغ التحصیلی نمیاد چه برسه به یه ریاضی ۱ یا ۲!
الان من یه قضیه گرین رو ندونم میشه بپرسم چطوری مهندس ازم درنمیاد؟
انقدر افتخار داره با نمره و زندگی طرف بازی میکنید؟!
شما خوبید تازه لااقل چندتا کار مثبت تو طول ترم در حق دانشجو میکنید! استادی دارم نه جزوه میده نه درست درس میده حتی یه سری جاها تدریس رو به بچهها واگذار میکنه(یعنی بچهها بیان مطالب رو تدریس کنند!) بعد همین آدم انقدرر امتحانای سختی میگیره که بچه ها به روزگاری افتادند به این نتیجه رسیدند با تقلب میتونند درسای ایشون رو بگذرونند هر چند گاهی اوقات با تقلب هم موفق به پاس شدن نمیشن چون اصلا ایشون زحمت تصحیح برگه هم به خودش نمیده!
خلاصه انقدر شما اساتید علوم پایه سر یه ۰.۲۵ بچه ها رو اذیت میکنید اساتیدی مثل ایشون پیدا میشن به ناحقتر و کسی که گوشی و تقلب برده سر جلسه رو پاس میکنند اما کسی که در حد توانش نوشته یا شایدم خوب جواب داده رو میندازند!! شما نگران بی عدالتی در حق دانشجویان درسخون و پرتلاش نباشید چون امثال این آقا یا خانم جبرانش میکنند!
به نظر من شما و کسانی که کار شما رو در کامنت ها تایید کردند خوب است یه تجدید نظری تو طرز تفکرتون داشته باشید! اتفاقا شما باید مشکلات طرف رو هم در نظر بگیرید خیلی از بچعها الزاما بهانه و دروغ نمیارند یا شاید قلق کار رو نمیدونستند و یه ۰.۲۵ یا ۰.۵ ارزش گرفتار کردن طرف واسه یه ترم دیگه رو نداره!
بازم میگم درس تخصصیش تو مهندس شدن تاثیر آنچنانی نداره چه برسه به علوم پایه اش!
چون خود کسانی که کار میکنند یا حتی اساتید دروس تخصصی بارها تاکید کردند شما تنها با تحصیلات آکادمیک مهندس نمیشید و بعد فارغ التحصیلی کلی باید کار کنید و کارآموزی برید و با نرم افزارها کار کنید تا مهندس بشید.
ای کسانی که نمره نمیدید، امیدوارم یه روزی بدجور کارتون لنگ اون کسی که بهش نمره ندادین بشه، نه اینکه خیلی خوب بلدین تدریس کنید که انتظار دارید دانشجو هم نمره نخواد، بعضی اساتید پنجاه سال تجربه خودشونو با دانشجویب که سه ماهه یه درس و گرفته یکی میدونن، تقصیر شما هم نیست سیستم اموزشیتون خرابه
بنظر من بهترین روش نمرهدهی اینه که متمرکز روی یک آزمون نباشه؛ حضور و مشارکت در کلاس ها، آزمونهایی در طول ترم، فعالیت کلاسی و… باید باشه و درنهایت امتحان پایانی هم باید اصولی باشه.
خیلی وقت ها اساتید صرفا یه آزمون ۲۰ نمرهای در پایان ترم برگزار میکنند که حتی اصولی هم نیست و دانشجو ممکنه دچار مشکل بشه و تمام تلاشهاش بینتیجه بمونه! در این حالت نمیشه با معیارهای سختگیرانه برگه رو تصحیح کرد چون استاد شاهد این بوده که دانشجو یاد گرفته و تلاش کرده اما توی برگه در حدی که ازش انتظار میرفته نتونسته بنویسه.
اما دانشجویی که در مجموعه فعالیتها شرکت نکرده و نمرهای نگرفته و در آزمون کتبی هم نمره نیاورده شایستگی پاس شدن نداره چون نه تنها حقش نیست که حق بقیه هم ضایع میشه!
البته نه اینکه برای نیم نمره کسی بیفته