یکی از مواردی که در همان جلسه اول هر درس به دانشجویان میگویم، این است که نگذارند درسها روی همدیگر جمع شود؛ چون ریاضی، درسی نیست که بشود آن را در یک شب یا یک هفته یا دو هفته جمع کرد. علاوه بر این مورد، به آنها تذکر میدهم که تا قبل از روز امتحان، میتوانند به اتاقم بیایند و انتقاد کنند؛ پیشنهاد بدهند؛ سوال بپرسند؛ بهانه بیاورند؛ مشکلاتشان را مطرح کنند. اما بعد از امتحان، دیگر هیچ بهانهای برای کم شدن نمرهشان پذیرفته نیست. به عبارت دیگر، بعد از امتحان، تنها چیزی که نمرهشان را تعیین میکند، برگه پاسخنامه است.
با وجود تمام این حرفها و تذکرها، متاسفانه موقع تصحیح کردن برگهها، مانند همکاران دیگر، باز هم با انبوهی از «مصیبتنامهها» مواجه میشوم. نامههایی که بعضی از آنها تکراری و غیرحرفهای نوشته میشوند؛ اما بعضی دیگر از آنها، آنقدر احساسی و به سبک فیلمهای بالیوودی نوشته میشوند که دل هر بینندهای را به درد میآورند.
خوشبختانه به یاد ندارم که به نمره دانشجویی خاص، به تنهایی، نمرهای اضافه کرده باشم و همیشه در جواب به آنهایی که درخواست نمره اضافه دارند، میگویم که این کار، امکانپذیر نیست؛ اما هیچکدام از آنها قانع نمیشوند و این تصمیم را غیرمنطقی میدانند. در این نوشته میخواهم دلایل خودم را برای ندادن نمره اضافه و یا به عبارتی، پاس نکردن دانشجویان بگویم. امیدوارم که با دیدن این دلایل، کمی به من حق بدهند.
دلیل اول، خیلی ساده است: دانشجو، شایستگی علمی لازم برای پاس کردن درس را ندارد. وقتی دانشجویی، مباحث درس مثلاً ریاضی عمومی ۱ را یاد نگرفته است، چرا باید پاس شود؟ اگر من دانشجو را در این درس، پاس کنم، قطعاً ترم بعد در درس معادلات دیفرانسیل که به شدت به مباحث ریاضی ۱ نیاز دارد و یا در درس ریاضی عمومی ۲، دچار مشکل میشود. بنابراین نباید خشت اول را کج گذاشت و هر وقت که دانشجو، شایستگی علمی لازم برای پاس کردن درس را کسب کرد، باید پاس شود؛ حتی اگر چندین بار، این درس را برداشته باشد.
دلیل دوم، بحث معدل دانشجویان است. همانطور که میدانیم، چنانچه دانشجویی در بین همدورهایهای خودش، بالاترین معدل را داشته باشد، به عنوان دانشجوی استعدادهای درخشان شناخته میشود و میتواند بدون کنکور، وارد مقطع کارشناسی ارشد شود. بنابرین وقتی به دانشجویی، به تنهایی مثلاً یک نمره اضافه میکنم، عملاً از دانشجویان دیگر، یک نمره کم کردهام و گاهی همین یک نمره، میتواند دانشجویی را به ناحق، استعداد درخشان کند و یا یک دانشجوی شایسته را از معدل اولی محروم کند. بنابراین حق دانشجویان دیگر، ضایع میشود.
شاید بگویید که اگر همان یک نمره را به تمام دانشجویان اضافه کنید، دیگر حق کسی ضایع نمیشود. این حرف، درست است؛ اما همیشه اینطور نیست؛ چون ممکن است چند نفر از دانشجویان، نمره ۲۰ گرفته باشند و بنابراین آن چند نفر، عملاً از آن یک نمره، محروم میشوند.
دلیل سوم، دلیلی است که در کارگاه روش تدریسی که چند وقت پیش در آن شرکت کردم، به آن رسیدم. بدون شک، هدف از امتحان، سنجش میزان دانستههای دانشجویان است؛ در حالی که دانشجویانی که بعد از امتحان برای گرفتن نمره پاسی مراجعه میکنند، دلایلی مثل مشروط شدن، اخراج از دانشگاه، سرپرستی از پدر و مادر، از دست دادن همسر آینده، از دست دادن موقعیت شغلی و غیره را مطرح میکنند و با قیافهای حق به جانب، میگویند که چون گرفتاری داشتهاند، باید به آنها نمره پاسی داده شود. سوال من این است که آیا هر کسی که گرفتاریاش بیشتر باشد، باید نمره بیشتری بگیرد؟! بنابراین حتی اگر دانشجو، کوهی هم از گرفتاری داشته باشد، تاثیری روی نمرهاش ندارد؛ چون من به گرفتاری، نمره نمیدهم؛ فقط به دانستهها نمره میدهم.
دلیل چهارم، نبودن یک مرز مشخص برای اضافه کردن نمره است. در یک کلاس، نمرههای زیر ۱۰، گاهی بسیار به همدیگر نزدیک هستند. حال فرض کنید من تصمیم میگیرم که نمرههای بین ۸٫۵ تا ۹٫۷۵ را پاس کنم. بدون شک، این کار، با اعتراض شدید دانشجویی که نمره ۸٫۲۵ گرفته است، روبرو میشود؛ چون عملاً دارد به خاطر ۰٫۲۵ (نسبت به نمره ۸٫۵) میافتد. حال فرض کنید ۸٫۲۵ را هم پاس کردم؛ حالا این بار، نمره ۸، اعتراض میکند؛ چون ایشان هم به خاطر ۰٫۲۵ میافتند. بنابراین، همانطور که میبینید، هر چه قدر هم که کف کمک کردن را پایین بیاورم، باز هم با اعتراض و خواهش دانشجویانی با نمره پایینتر از این کف، مواجه میشوم و در نتیجه مجبورم که این روند را تا نمره صفر، ادامه بدهم و همه را پاس کنم!
نکتهای که دوست دارم در آخر به آن اشاره کنم، این است که بعضی از دانشجویان، در هنگام درخواست نمره پاسی، کارهای نادرستی میکنند. به عنوان مثال،استدلال میکنند که: «استاد فلانی در ترم قبل، ۸ نمره به فلانی کمک کرد؛ شما چرا نمره نمیدهید؟!» یا گاهی متاسفانه، پدر و مادر خود را برای گرفتن نمره پاسی به پیش استاد میآورند که به نظر من، هیچ توجیه درستی ندارند.
نظر شما در مورد نمره پاسی به دانشجویان چیست؟ شما در چه صورت به دانشجو، نمره میدهید؟ تجربه شما از دادن نمره پاسی و نتایج آن چیست؟ لطفاً نظرتان را با من و بقیه خوانندگان «پانویس» در میان بگذارید.
پینوشت: پیشنهاد میکنم دیدگاه کاربران عزیز، آقای فرشاد ترابی و خانم NILOOFAR را هم در بخش دیدگاهها بخوانید.
در نوشتههای بعدی وبلاگ، باز هم درباره مسایل علمی و دانشگاهی خواهم نوشت. اگر میخواهید از انتشار این نوشتهها باخبر شوید، میتوانید به طور رایگان، مشترک خوراک «پانویس» شوید و یا برای اشتراک ایمیلی، ایمیل خود را در کادر زیر وارد و ثبت کنید:
دقت داشته باشید که برای فعالسازی اشتراک ایمیلی، باید ایمیلی که از طرف وبلاگ برایتان فرستاده میشود را تأیید کنید.
لینک ثابت: https://panevis.ir/?p=689
سلام
کاش یه امتحانی هم وجود داشت تا شایستگی اساتید رو چک کنه اساتیدی که سالهاست تدریس میکنند اونم چی؟ جزوات استادشون تو سال 60 رو
استادی که هنوز یه paper ناقابل تو یه ژورنال معتبر که چه عرض کنم تو یه مجله دهاتی هندی هم نتونسته چاپ کنه و تنها مشکلش تو کلاس با دانشجویانی که کنجکاوند و میخان بیشتر بدوند اما چون دارند به حریم بی سوادی استاد نزدیک مشوند مورد شماتتش قرار میگیرند
تا به حال کارم رو طوری انجام دادم که هیچگاه منت هیچ استادی رو نکشیدم الان هم که این متن رو مینویسم از طرف بچه های که واقعا مشکل دارنده نه چیز دیگه ای
“”نمره نده برادر من بزار دیگران نمره بدند و بی لیاقت ها رو بالا بیارند و دانشجوی تو اگه لایق بوده اما به دلیل مشکلاتش نتونسته نمره پاسی بگیره هدر شه “”
به نظر بنده امتحان پایان ترم ملاک ارزشیابی درستی نیست دانشجو باید در طول ترم ارزشیابی بشه همه سرنوشت نمره ش به یه برگه ختم میشه اصلا درست نیست دانشجویی که سر کلاس حضور داشته اما پایان ترم نمره کمی میگیره پس نشون میده استادش هم در تدریس مشکل داره
دمت گرم داش
با سلام
من حدود 2 سال تجربه تدریس در دانشگاه جامع علمی کاربردی را داشتم. از اولین جلسات کلاس بچه ها سولات پایان ترم را می خواستند. چون احساس می کردم شاید تکرار این جمله که سولات امتحان چیه به خاطر استرسی که دارند به اونها بین 4 تا 5 نمره فعالیت کلاسی می دادم . به دلیل اینکه فکر می کردم مشکلات مالی یا کاری دارند با هاشون کنار میومدم و 5 نمره میان ترم ( که بخاطر اینکه می گفتند مشکل دارند و یا کار داشته اند ممکن بود در نوبت بعدی باز سوال طرح کنم و مجدد از اونهایی که مشکل داشتند به صورت مجزا امتحان بگیرم) ازشون می گرفتم و اون قسمت رو برای پایان ترم حذف می کردم. نهایت هم در پایان ترم حدود 2 نمره بهشون می دادم تا مشکلی براشون پیش نیاد. اما باور می کنید که برای آنها اینها کافی نبود. جلسات آخر می گفتند که اساتید دیگه مثلا 10 سوال به ما داده اند و گفته اند که 8 تای آن را می آورند . باور می کنید مدیر گروه یکی از رشته ها با من تماس گرفت و با لحنی عجیب برای یکی از بچه ها که تا کنون یک با سر جلسه نیامده بود و همکار خود آنها بود و برگه را سفید و با تقاضای نمره تحویل داده بود نمره قبولی می خواست (به درخواست خود انها غیبت 3 از 16 نشده بود) و….. مگر همه باید دانشگاه بیایند؟ در این میان امیدم من دانشجویانی بودند که شاید به تعداد انگشتان دست نمی رسیدند اما با عشق و آرزو درس می خواندند. خدا رو شکر که مسئولین وزارت علوم به وضعیت این دانشگاه نگرش آگاهانه ای داشتند و در سال اخیر تصمیم هوشیارانه ای راجع به این دانشگاه گرفتند. اما امیدوارم که مسئولین محترم در قبال تعداد انگشت شمار دانشجویانی که امیدشان این داkشگاه بود و مدرک آن بود تصمیم آگاهانه ای بگیرند. شاید بتوان مدرک آنها با گذراندن واحد هایی از دانشگاه دیگر تبدیل کرد و معتبر ساخت تا مشکلی برای استخدامی این بندگان خدا پیش نیاید.
به نظر من این منطق که چون یک مرز مشخص برای اضافه کردن نمره وجود نداره پس نباید نمره ای اضافه بشه بی ایراد نیست.
یه پیشنهاد دارم:
اگه نمره دادن رو به عنوان یه تخمین آماری و امتحان رو به عنوان یه تخمینگر در نظر بگیریم، میشه با طراحی امتحان با پیش فرضهای زیر مشکل افرادی که در مرز پاس شدن هستن رو حل کرد:
۱. هر دانشجو رو به عنوان یه جامعه آماری در نظر میگیریم.
۲. نمره هر سوال رو به عنوان یک نمونه از این جامعه آماری در نظر میگیریم.
۳. امتحان رو به نحوی طراحی میکنیم که همه سوالات نمره یکسانی داشته باشن.
۴. نمره هر سوال رو از بیست در نظر میگیریم. برای مثال کسی که یک چهارم نمره یک سوال رو میگیره، نمره اش برای اون سوال پنج خواهد بود.
در نهایت با تقسیم نمره کل به تعداد سوالها، میانگین هر جامعه به دست میاد. (که عددی بین صفر و بیست خواهد بود.) حالا با تعیین یه سطح معناداری، صحت هر یک از فرضهای آزمون فرض آماری زیر رو بررسی میکنیم:
فرض صفر: میانگین جامعه (نمره نهایی هر دانشجو) بالاتر از ده یا برابر ده است.
فرض مقابل: میانگین جامعه کمتر از ده است.
نتیجه این که اگه فرض صفر صحیح بود دانشجو به احتمال زیاد (البته بسته به سطح معناداری که در نظر گرفتیم.) شایستگی پاس شدن رو داره.
بدیهیه که هر چه تعداد سوالها بیشتر باشه، امتحان همه مباحث رو پوشش بده و در طول ترم گرفته بشه نه صرفا تو یه یک روز مشخص، تخمینگر ما بایاس کمتری خواهد داشت.
به نظر شما این روش بهتر از این نیست که بگیم شخصی که صرفا تو یه امتحان دو ساعته از بیست ۹٫۷۵ گرفته نباید پاس بشه؟
با سلام
آقای دامن افشان بنده با نظرتون تا حدودی موافقم
دوره لیسانسم استادی برای یک درس دو واحدی 5 نمره به کل کلاس اضافه کردن در حالیکه من 19 شده بودم همین موضوع باعث شد اون ترم شاگرد اول نشم
اما الان دانشجوی دکترام و اگر روزی استاد بشم نمره پاسی به شاگردم میدم چون میدونم رشته ای که داره میخونه اینده ای نداره
در پناه حق
من بیشتر نظرات رو خوندم و خیلی خدا رو شکر کردم که شما استاد من نیستید ،افرادی مثل شما ، توی زمان خودشون باقی می مونن و هیچ وقت پیشرفت نمی کنن و مانع پیشرفت دیگران می شن / اگه سرگذشت دانشمندا رو خونده باشید بیشترشون سابقه ی درخشانی برای تحصیلات نداشتن ! ملاک ارزش گذاری علمی آدم ها درس بی ارزشی نیست که طوطی وار برای گرفتن نمره می خونن ، ملاک آینده ی جوانه ، جوانی که به خاطر چندتا درس بی ارزش که چه نمره بگیره چه نگیره این درسها ارزشی اساسی ندارد توی زندگی فردییش ، نباید آینده ، شغل و حمایت خانواده و دوستان را از دست بده (کم نیستن نوجونایی که با اولین تجدید خودکشی می کنن)
الان شما احساس دانشمند بودن میکنید و به این نتیجه رسیدید که درسهای دانشگاه به هیچ دردی نمیخوره؟
وحید جان شما دانشمند شناسی؟ دوما ثابت کن که درس های دانشگاه بدرد خورده… با مثال از جامعه و افراد شاغلش
همه میدونیم که سیستم آموزشی ما کپی البته ناشیانهای از سیستم آموزشی کشورهای غربیه. وقتی شما میگید درسهای دانشگاه بهدرد نخوره، دارید کل سیستم آموزشی دنیا رو زیر سوال میبرید. یعنی کل دنیا داره اشتباه فکر میکنه و فقط شما درست فکر میکنید؟
ولی قبول دارین گاهی اوقات استاد ها به افرادی که خوشگلن و…… نمره می دن به بقیه نمی دن من خودم به شخصه مشکلی با اساتیدم ندارم ( تا حالا هم همیشه پاس کردم دعا کنید بعدشم همین روال باشه) ولی دختر خالم جزو همین دسته از افراد یه دختر چش رنگی خیلی خوشگل که استاد های مردش حالا همه نمی گیم ولی خدایش یه تعداد قابل توجهیشون هواشو داشتن
سلام و خسته نباشید.
با اینکه مطلب قدیمی شده ولی لازم دونستم نظرمو بگم در این مورد. من 4 ترم نرم افزار خوندم ولی انصراف دادم .چرا؟ چون نتونسته بودم ریاضی عمومی رو پاس کنم. جناب استاد هر کسی میتونه در جایگاه خودش نظرشو اعلام کنه اما اونی کار بلده ک خودشو بزاره جای بقیه و از بقیه زوایا هم یه ماجرا رو ببینه. من همزمان با شروع ترم یکم در بازار ازاد در خدمات کامپیوتری مشغول ب کار شدم. و در طول 1 سال ب این نتیجه رسیدم ک اصولا برنامه نویسی تو شهرستان یعنی بیگاری. و ترجیح دادم برنامه نویسی رو حرفه ای ادامه ندم و به دیگر خدمات کامپیوتری مشغول بشم. اما متاسفانه استاد اینو درک نمیکنه. واسش توضیح میدی ک استاد عزیز من هیچ اینده ای تو برنامه نویسی نمیبینم و این دروس ریاضی فقط و فقط در مباحث پیشرفته برنامه نویسی ب کار می ایند پس لطفا نمرمو بدین. 4 ترم. متوجه شدین؟ 4 ترم هیچ استادی نمرمو نداد تا مجبور شدم انصراف بدم. متاسفانه استادا دوران دانشجویی خودشون رو یادشون رفته. ببینین حتی در کشور های جهان اول مثل المان هم هدف دانشجو کاملا از همون اول مشخص میشه. یعنی شاید ورودیه یک ترم پنجاه نفر باشن اما اونا با توجه ب اهدافشون طفقه بندی میشن و روی همون دروسی ک مربوط ب تحقق هدفشونه متمرکز میشن و استادا اینو در ک میکنن ک لازم نیس یک دانشجو لزوما در همه ی دروس خبره باشه. کاشکی همون زمان ک سر فصل های سیستم اموزشی کشور از فرانسه وارد شد , فرهنگ تدریس توسط استاد هم براش تبیین میشد تا حالا به این بن بست های اموزشی نرسیم.
بنده هم اکنون دانشجوی روانشناسی ام.
عذرخواهی ب خاطر نگارش محاوره ای.
با ارزوی بهترین ها
– استدلالتون برای من خیلی عجیبه: هم میخواید توی بازار کار کنید و هم درسهاتون به صورت خودکار پاس بشه. با استدلال شما هر کسی که درسی رو نتونه پاس کنه، باید بره پیش استاد و بگه: «این درس به درد مباحث پیشرفته میخوره و من هیچ آیندهای توی این درس نمیبینم؛ پس منو پاس کن» و اگر استاد این کار رو نکنه، متهم به نفهمی میشه.
– قبل از انتخاب رشته کامپیوتر نمیدونستید این رشته ارتباط نزدیکی با ریاضی داره؟ اگر میدونستید، چرا انتخابش کردید؟
– اصلاً چرا فکر میکنید ریاضی فقط همین x و y و مشتق و انتگراله. چرا فکر نمیکنید یکی از اهداف درس ریاضی، یادگیری استدلال کردن و منطقی فکر کردن هست که برای برنامهنویسی از نون شب هم واجبتره؟
– رشته کامپیوتر چه ارتباطی به روانشناسی داره؟ چرا اینقدر اختلاف؟!
بازم سلام اقا وحید. متوجه شدم که شما استادی. ولی من بهت میگم اقا وحید. چون استاد گفتن یه چیز مسخرس. شما فقط سر کلاس استادی… همین استاد استاد بعضی هارو جو زده کرده… به نظر من همه باید 10 باشن. دلایلم تو مغز شما نمیگنجه با عرض پوزش.
اما داستان منوو بشنو: من هیچ درسی رو نیفتادم ترم چهار 16 واحد داشتم که تموم کنم.
یه درس تخصصی رو رفتم دیدم اوه. شدم هفت. این درس 12تا سوال داشت من یازده تاشو نوشته بوودم!
مو به مو مثل جزوه!! سر کلاس نه غیبت داشتم نه شلوغ بودم . درسم واحد عملی داشت و نمیشد معرفی به استاد گرفت. زنگ زدم ب استاد گفتم استاد ترم اخرم. کاری ام ندارم که تموم سوالارو نوشتم و حقمو نگرفتم. اما شما لطف من نمره قبولی بهم بده.. خلاصه قبول نکردو گفت حق اعتراض نداری.
من با یکی از دوستان این استاد قبلا بحثم شده بود.. قضیه از اونجا اب میخورد…
حالا فک کن شما من نباید به این استاد بگم عقده ای!!! از شانس بد من ایشون مدیر گروه هم بودن!!!
چرا پیگیری نکردید؟ چرا گذاشتید حقتون رو بخورن؟ تقصیر خودتون بوده. من تکتک برگهها رو به دانشجوهام نشون میدم.
آقای استاد جان شما اصلا از صنعت و بازار کار خبر ندارید از شرکت های خصوصی و پیمانکاری و پروژه ها و استخدامات دولتی و گزینش ها تو دل کار نبودید **براش واقعآ وقت بذار نمره خودتون تو این زمینه صفر است با پاس نکردن این درس مدرک گرفتین و شدید استاد اگه تو مسیر کار باشید با دید دیگه ای به تک تک دانشجو ها و آینده اونها نگاه می کنید و روزی از این طرز تفکر عذاب وجدان
حق با شماست. من توی مریخ متولد شدم و اونجا درس خوندم. با شرایط کار و درس توی زمین هم آشنا نیستم. مثل اینکه توی زمین باید همه دانشجوها رو پاس کرد؛ حتی اگه هیچی بلد نباشن.
به نظرم یکی از مشکلات اساسی دانشجویان ایرانی اینه که فکر میکنن با تحصیل خالی حتما کار پیدا میشه. مطمعن باشید شما اگه تخصص کافی داشته باشین حتی اگه چند ترم هم مشروط شده باشین از دانشگاه کار برای شما پیدا میشه. البته نه در شغل های دولتی بلکه در خصوصی. اما اگه یه نفری به فکر اینه که صرفا با تحصیل به یه جایی برسه خوب طبیعتا باید درس خوب بخونه و نمرات بالایی کسب کنه. نمیشه که آدم هنری نداشته باشه بعد توقع نمره ی بالا داشته باشه که بره سر کار!
سلام
پست بسیار جالبی بود. به نظرم نمره ی نهایی یک دانشجو به هیچ وجه نباید تغییر بکنه. اما اساتید هم بهتر است که روش های مختلفی برای نمره دهی داشته باشند که مطابق با شرایط افراد باشد.
به عنوان مثال عده ای خوب میتوانند برای امتحان بخوانند. عده ای میتوانند پروژه ی درسی را خوب انجام دهند. عده ای میتوانند درسی که خوانده اند را برنامه نویسی کنند. عده ای مقاله بنویسند و …
درست است که نباید نمره را بالاتر از آنچیزی که فرد مستحق آن است ببریم. اما همه را نیز نبایستی به یک دید امتحان کنیم.
جناب آقای دکتر ترابی در قسمت کامنت ها مساله ی بسیار جالبی را فرمودند. بهترین استاد کسی است که یاد گرفتن را آموزش بدهد. نه درس. بنابراین دانشجوها از روش های مختلفی میتوانند اثبات کند که یاد گرفته اند. اما از طریق امتحان های مرسوم فقط کسانی نمره ی خوبی میاورند که درس را خوب فهمیده باشند.
بنده خودم معدلم در دانشگاه 13.85 شد در نهایت. چون هیچوقت نتوانستم با شیوه ی آموزشی اغلب اساتید کنار بیایم. تقریبا هیچوقت هم درخواست نمره ی اضافه نکرده ام چون اصلا اعتقادی به نمره ی بالا گرفتن نداشتم. اما با این وجود در دوره ی کارشناسی کارنامه ی پژوهشی قابل قبولی داشتم که بخشی از آن در این لینک قابل مشاهده است (https://goo.gl/RJbgif). یک ترم هم برای ارشد رفتم اما با وجود اینکه به تحصیل علاقه ی شدیدی داشتم واقعا دیدم که دیگر نمیتوانم با این سیستم کنار بیایم و انصراف دادم. به نظرم هم دانشجو ها و هم اساتید نیاز است که روش های جدید را امتحان کنند و راه های مختلف را برای یادگیری باز بگذارند. راه رسیدن به قله های علم دانش تنها امتحان پایان ترم و حل تمرین ها نیست بلکه هزاران راه دیگر نیز وجود دارد.
جناب آقای دامن افشان در این قسمت میتوان درخواست مشاوره داشت
اگه مرتبط با این پست باشه، بله.
سلام
با تشکر از آقای دامن افشان بخاطر راه انداختن وب سایتی به این خوبی. طرز نوشتن شما و دقتی و وقتی که برای این وبسایت گذاشتین باعث شده که مطالبتون جذاب و مفید باشه
توضیحات نوشته شده توسط خواننده ها هم نشون می ده که بیشترشون اهل فکر و اهل مشارکت اطلاعات هستند. این خیلی عالیه.
به عنوان یه مدرس دانشگاه عرض می کنم که ما نه فقط به عنوان استاد بلکه به عنوان یک انسان باید مواظب باشیم که حقی از دیگران به وسیله ما ضایع نشه.
من خودم توی نمره دادن به شدت حساسم.
همینو بگم که بخاطر قبول نکردن سفارشات اطرافیان برای پاس کردن آشناهاشون، در حال حاضر یکی از فامیل ها به شدت از من و خانوادم روبرگردونده، چندتا از همکارای نزدیکم هم شدیدا با من سرسنگین شدن. سرایدار دانشگاه هم که یه آقای مسن هستن از وقتی که خواهرزادشونو پاس نکردم اصلا با من حرف نمی زنن و جواب سلام بنده رو هم نمی دن.
البته برای من رضای خدا و راحتی وجدان خودم خیلی مهمتره.
انشالا بتونیم نه فقط توی برگه دانشجو و نمره دادن بلکه در تمام زمینه ها روسفید باشیم.
ممنونم که نظرتون رو نوشتید. خیلی خوشحالم وقتی خوانندههایی رو میبینم که با من همعقیده هستن.
انصافا جناب استاد الان از خودت امتحان بگیرن و سطح سوالاشم سخت باشه و بخوان امتحانت کنن و نمره بدن جهت ارتقاء جایگاهت و نتونی ازبین همکارات نمره لازمو بیاری در صورتی که فردی که امتحان میگیره داداشت باشه و نمره ات از همه کمتر باشه و بری بهش بگی نمره بده من ضایع نشم پیش همکارام اونم نمره نده چه حالی پیدا میکنی و بهت بگن از الان دیگه حق استادی نداری چه حالی پیدا میکنی؟
هرچی گفتید همش بیخود بوده من ترم دو ارشد مهندسی الکترونیک یه سؤال فوق العاده سخت از استاد پرسیدمکه به قول خودش دکترای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده بود بهشم یه هفته وقت دادم نتونست سوالمو جواب بده پس نتیجه میگیریم اساتید محترم این کشور تماما حفظ میکنن یه مطلبی رو میان سر کلاس و تلاششون اینه که بشن عضو هیئت علمی و ماهی حقوقهای نجومی دریافت کنند بدون اینکه دستی به آچار بزنند و کمی کار عملی انجام بدند آخرش خودم جواب استادو دادم و بهش برخورد و نمره درسو بهم داد ۵ و مشروط شدم .بعضی از اساتید واقعا عقده ای هستند و صفر کیلومتر جلسه اول که میان سر کلاس فکر میکنن عقل کل هستن درصورتی که تمام مطالب رو حفظ میکنن میان سر کلاس.
اول آدرس ایمیل، www نداره.
به قول شاعر
اگر دیدی یکی دو ناجوانمرد را ره عیب مردان نتوان کرد آن را
کاملا باهاتون موافقم ……
سلام
من از ریاضی متنفرم ولی همین الان عاشق ِ شوخ طبعی و تفکرات شما شدم .
موفق باشید و در “نپاسوندن ِ ” دانشجویان ثابت قدم !
بهتر نیست به جای تنها یک جمله، دلایل مخالفتتون رو میگفتید؟
شما رو نمیدونم ولی 90% استادای دانشگاهای ما اگر برگه امتحانشون رو بررسی علمی کنید میبینید که خطای ارزشیابیشون حدود 1 تا 1.5 نمره هست… یعنی خطایی که استاد هنگام طرح سوال انجام داده و استاندارد نبودن سوال… بعد بخاطر 25 صدم دانشجو رو یک سال عقب میندازن
اولا ریاضی انتگرال و جبر و… در طول زندگی از هرکسی بپرسی نه به دردش خورده نه ازش استفاده کرده چه اونا که ۲۰ گرفتن چه اونا که با انفاق شدن ۱۰ هردو ریاضی رو بعداز یکسال کاملا فراموش میکنن و اونموقع بدونه امادگی از دوتاشون امتحان بگیرید میبینید چه اون که ۲۰شده چه اون که ۰ هردو یه جور هستن … پس الکی سخت نگیرید. علل خصوص به کسایی که رشتشون حتی ۱درصد مربوط به ریاضی نیست و بخاطر عدم آگاهی یکسری از مسولان باعث شده ریاضی وارد رشته های بشه که کاربردی نداره … در هرصورت خیلی ها در دروس تخصصی خودشون خیلی خوبن …نمیشه که بخاطر ۳واحد بی ربط بیوفتن و محروم بشن
اصلاً فرض کنیم همه کارشناسان آموزشی و همه استادهای ایرانی، الکی ریاضی رو جزو سرفصل آوردن. کشورهای اروپایی و آمریکا رو چی میگید؟ اونها هم الکی آوردن؟
مشکل شما اینه که خیال میکنید انتگرال باید موقع غذا خوردن و سوار تاکسی شدن به دردتون بخوره.
میشه توضیح بدین به غیر از امتحان ، کجا استفاده میشه ؟!
من خودم بازاری هستم ولی غیر از جمع و تفریق و ضرب و تقسیم هیچی ریاضی به کار آدم نمیاد !
این رو متوجه باشین کسی که همه درس ها رو با نمرات خوب قبول شده و گیر درسی مثل ریاضی شده و نمیتونه قبول شه ، شما اگر صد دفعه هم بندازیش بازم میفته ! تو رشته های تخصصی مثلا شبکه ( رشته خودم ) هم فقط و فقط فقط کار رو یاد داشتن مهمه . پس دلیلی نداره به خاطر یک درس شما یک فرد رو از تحصیل بندازی ……. خیلی چرته که یک فرد فقط به خاطر مشکل داشتن توی یک درس مثل ریاضی قید ادامه تحصیل رو بزنه چرا چون نمیتونه اون رو قبول شه …… منطقی فکر کنید لطفا !
طرف حاضره استادش از دست بده ولی دانشجوش نره از اونجا فقط برا پول. این نظام آموزشی غلط است. تمام ترم جون میکنی درس میدی و یادشون میدی آخر ترم هم باید نمره بهشون میدی. مسخرس واقعا. میگم این سوال میاد تو امتحان برین بخونین باز هم نخونده. آدم اینقدر منبسط؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!! واقعا که. حقشون فقط افتادنه. کاش زمان ما بودی که 15 صفحه مینوشتی باز میلرزیدی ببینی میوفتی یا نه. الان رو رو برم برگه سفید تحویل داده و تازه دلت میسوزه یک بهش میدی بعدم نهایتا برای اینکه معدلش پایین نیاد بهش 9.5 میدی. بعد زنگ میزنن فلانی فقط برا نیم نمره انداختیش. برو درست بخون عمو جان. عمو جان تو این نظام آموزشی کسانی که زحمت کشیدن در آتیش کسانی که نخواندن و مفت و با رو انداختن بالا اومدن سوختند. تمام
با سلام خدمت دوستان. خیلی هم فرق داره. زمان ما که سال 82 لیسانس میخوندیم تو رشته عمران 15 صفحه جواب برگه سوالمان میدادیم اخر سر کمترین نمره نصیبمان میشد. الان دانشجو من خجالت نکشیده یه برگه تحویل داده جواب سوالها رو خود سوالها نوشته مجددا. بعدش نه تمرین تحویل داده نه سر کلاسم اومده هزار نفر هم آشنا پیدا کرده من بهش 10 بدم. آیا من همچنین کسی وارد جامعه کنم فردا مهندس بشه و بلد نباشه ساختمان ظراحی کنه هزاران نفر در کام مرگ زلزله ببره تقصیر من و امثال من نبوده که گذاشته است همچنین بیسوادانی وارد جامعه شن و جان مردم بگیرن. در ثانی من خودم همچنان حق التدریس هستم ولی اونی که بهش الکی نمره دادم بهترین کار را دارد و فردا به من میخندد که چه جور مرا دور زده است……..آقا برید درستون بخونید کمتر تو تلگرام و وایبر و پی این و اون باشید. لیاقت میخواد استاد شدن. کسی که بلد نیست دو بتوان صفر میشه یک به درد لای جرز دیوار میخورد و یک سیمان هم روش بکشی. ختم کلام. چقدر ادعا دارن مردم. هیچی ننوشته ده هم میخواد. ما 15 صفحه می نوشتیم کمترین نمره میشیدیم. خجالت بکشید درس بخوانید و اگر نمی توانید مدرک نگیرید برید دنبال کار آژاد. لازم نیست مخت بکشد. همه هم لازم نیست مهندس دکتر شن. حیف کاره ای نیستم وگرنه ریشه این فسادها خشک می کردم. خانه از پای بست ویران است. نظام آموزشی غلط زمان ما استاد سالاری بود الان دانشجو سالاری. متاسفم که استاد را بی ارزش کردن فقط برای پول در آوردن.
اگه همونایی که میندازیشون ، نبودن
شما هم الان بیکار بودی
شما درباره ی غم های جوونا چی میدونی ؟؟
از خوابگاه و غذاهایی که میخورن چی میدونی ؟؟
از مملکتی که نه توش امیدی هست نه کاری پیدا میشه و نه میشه ازدواج کرد هیچی نمیدونی
اگه به خودت افتخار میکنی
ما بهت میخندیم
ممنون که نظرتون رو نوشتید؛ اما یه جوری حرف میزنید که انگار من از مریخ اومدم. منم مثل شما دانشجو بودم؛ غذای سلف خوردم؛ ساعتها توی اتوبوس بودم. توی خوابگاه زندگی کردم. تازه هنوز ازدواج نکردم. من فقط چند سال با دانشجوهام اختلاف سنی دارم!
متاسفانه اساتید علوم پایه عقده درونی دارن و چون مهندسی نگرفتن دنبال اینن که عقدشون رو خالی کنن وگرنه همه میدونن واسه رشته کامپیوتر و فناوری اطلاعات و… درسی مثل مثلا معادلات کاملا بی معنی هستش. در صورتی که چندین ترم دانشجو رو گرفتار میکنه و حداکثر ۲ روز بعد از امتحانات ریاضی و معادلات این معلومات از ذهن دانشجو پاک میشه چون هیچ کاربردی نه توی زندگی نه توی رشته و کارش نداره. متاسفانه استاد فقط به نمره فرد نگاه میکنه و هیچ چیز دیگه ای براش مهم نیست.
چون مهندسی نگرفتن؟؟؟؟؟!!!!
برادر مهندس من خدایی تو این مملکت مهندسی گرفتن آسون تره یا علوم پایه گرفتن؟؟؟؟
هولناک ترین تصوری که در بین دانشجویانم میبینم تصور اینه که فیزیک و ریاضی به چه دردی میخوره تو رشتشون؟؟؟
حالا شما پاسخ بده کدوم درستون به اندازه فیزیک و ریاضی نیازمند تفکر و استدلال هست که اگر هم باشه باز مبتنی بر همین ریاضی و فیزیک هست مهندس جان. ریاضی و فیزیک و امثالهم تمرین استدلال هست که به نظرم برای همه رشته ها لازمه مهندس جان
«تمرین استدلال»؛ خیلی قشنگ گفتید. ممنونم.
همه مطلب ها رو خوندم اما این سوال برای من باقس است چطور دانشجویی که در امتحان پایانی نتوانسته به دلیا مشکل خاص مطلب را انتقال دهد ولی کار عملی خوب داشته
ب این دانشحو چه بایذ گرد
من باشم، پاسش میکنم.
سلام
من از دور دست این استاد را با روش کار و استدلال درستی که بیان کرده اند می بوسم فکر می کنید رمز موفقیت کشور های غربی و اروپایی چیست داشتن اساتید وظیفه شناس و متعهد است که افراد با سواد را تحویل جامعه می دهند بنده کارشناسی ارشد خود را در یک دانشگاه در شهر تقریبا کوچک گرفتم چون اساتید وظیفه استادی خود را نمی دانستند به اندازه یک کتاب از رشته ام یاد نگرفتم و به من و امثال من خیانت کردند جزوه 200 صفحه ای را به اصرار ما دانشجویان 20 صفحه می کردند و از 20صفحه 20سوال را در می آوردند این می شد امتحان پیان ترم واگر استادی مقداری جزوه طولانی داشت سر جلسه امتحان مرا قبین جبران می کردند داستانهای در دانشگاه روی می داد که ارزش دانشگاه و دانشجو واستاد را زیر سوال می برد من و چند تا از دوستان اکثر در محل امتحان با دانشجویی که رئیس یک ادره مهم بود نزدیک بودیم که مراقب آن طر فها نمی آمد و هر کاری که می کردیم آزاد بودیم حالا خود قضاوت کنید این روش آموزش و پرورش دانشجو است؟
خیلی خودتونو و مبحث استادیو جدی گرفتی ؟ فک می کنی این کاری که میکنی مفیده؟ اگه اره پس برو با کسی که درستو با نمره بالای 15 پاس کرده و دو سال قبل این اتفاق واسش افتاده صحبت کن وبپرس ببین چیزی یادشه ؟ پس این همه سخت گیری بیهوده است!
سلام.
مشکل از زیر ساخت اموزشی و معلمانی که خوب تدریس نمیکنند و مطالب داخل کلاس که خیلی بی ربط هستن و کمک به پیشرفت جامعه نمیکنه برمیگرده.
آموزش و پرورش ایران خیلی ضعیف هستش . من خیلی از افراد رو توی راهنمایی و دبیرستان دیدم که به خاطر رفیق بازی و اموزش ندادن مسائل جنسی و بد اخلاقی بعضی استاد و معلمان که موجب افت تحصیلی شدن .
ولی اقا وحید اون دسته از افراد که مدرکو واسه پیمانکاری میخوان باید چکار کنند؟
من کلاً با دادن نمره و مدرک الکی با هر هدف و نیتی مخالفم.
با سلام
من دانشجویی ورودی 1372 برق بودم اما یاد ندارم کسی از مصیبت نامه برای اساتید حرفی زده باشه موضوع جدیدی برای منه اون زمان که فکر کنم،زشت بود،این کارها رو انجام دادن یا شاید تک و توک اتفاق می افتاد.الان رو نمی دونم.
من ارشد روانشناسی می خونم در کارشناسی جز استعداد درخشان پیام نور بودم ارشد و دانشگاه ازاد می خونم و دانشجوی ممتاز هستم اما پشیمانم از اینکه اینقدر با علاقه و انگیزه درس خوندم و از هیچ استادی نمره نگرفته ام اخر در جامعه ای که به علم بها داده نمی شود و فقط نون مدرک علم مهم است و همه میان نمره می گیرن اخرش هم از مدرک و پارتی استفاده می کنن و شاغل می شن و کیفشون را می برن و من هم اینچنین سرخورده که اگه کمی می تونستم از اون زرنگی های زشت می کردم حالم و رورم خوب بود مرگ بر هر کسی که با نفهمی تمام با علاقه درس می خواند. واقعا در جامعه ما چه ارزشی داردعلم ، مدرکش مهمه که پزش رو بدیم نونش رو بخوریم و….
سلام..
واقعا ممنونم که تجربیاتتون رو با همه به اشتراک می گذارید.
من این ترم اولین ترم تدریسم بود و هیچ وقت فکر نمیکردم نمره دادن و تصحیح برگه ها اینقدر برام سخت باشه..چون سر 0.25 هم دقت دارم که خدایی نکرده حق کسی ضایع نشه..
اما یه مشکلی که بهش بر خوردم نمرات بچه ها هست که خیلی پایین شده..سوالم از شما اینه که دست من چقدر بازهست برای نمره دادن ،به عنوان مثال دانشجویی که بسیاااااار عالی و فعال بود سر کلاس و سمیناری که ارائه داده بود جز بهترین ها بود ،ولی در برگه 5 نمره بیشتر نگرفته وبا وجود 4 نمره کلاسی که دست من داشت باز هم نمیتونه پاس کنه..
اگر امکانش هست هرچه سریعتردر این رابطه توضیح بدید..
باسپاس
تقریباً میشه گفت دستتون برای هر مقدار ارفاق باز هست.
نمره دادنیه گرفتنی نیست تو کشور ما مدرک به درد میخوره فقط چون تو استخدامیها باید آزمون بدی بری سر کار و هیچکس نمیاد بگه فلانی خوب تو درست خوب نبوده استخدام نیستی یا فلانی تو درست خوب بوده استخدامی پس بهتره نمره بدی پاس بشه درسشون الان طرف میشناسم مخ درس ریاضی تو آزمون استخدامی قبول نشده و کسی دیگه میشناسم معدلش به زور شده ۱۲ استخدام شده با سهمیه پس بهتره نمره بدی برن دنبال زندگیشون
متاسفانه اطلاع دقیقی در این زمینه ندارم؛ اما هر مورد اخراجی توی شورای آموزشی دانشگاه بررسی میشه. احتمالاً بتونید با تعهد کتبی دادن و توضیح شرایطتون، از اخراج شدنتون جلوگیری کنید.
نگران نباشین فرق بین دانشجوی زرنگ و درس نخون آخربار تو معدل کل معلوم میشه الان هم که ماشالا هرجا میری معدل بالای 16 میخوان پس اونی که هی با 10 پاس میکنه آخربار معدلش میشه 12 یا فوقش 14 ولی بعدن میفهمه که این نمره ها به دردش نمیخوره پس شما اگه قراره بندازیش فکر کردین چی میشه میخواد ترم بعد شاهکار کنه نه دوباره ترم بعدبا ی استاد دیگه هم برداره دوباره به 10فکر میکنه . پس این دیگه مشکل اون طرفه که میخواد با 10 پاس بشه فکراشم کرده وگرنه اگه زرنگ باشه یا اتفاقی افتاده براش که نمره اش شده 8 بالفرض به خودش میگه ترم بعد برمیدارم با نمره بالا پاسش میکنم که جبران بشه نه اینکه بیاد به دست وپای استاد بیفته که پاسش کنه . شما پاسش کن میگیره 10 به شاگرد زرنگه هم بده 18 بذارین توی معدل شاگرد ضعیف پیدا بشه نه توی انداختنش – من خودم دانشجوی ازادم تو اصفهان ی درس رو سه بار مجبور شدم پاس کنم الان که فارغ التحصیل شدم معدلم شده 14 پس انداختن من دردی ازم دوا نکرده چون با این معدل هیچ جا بهم کار نمیدن فقط صرفا ی مدرک گرفتم
سلام بعضی وقتها نباید وقتی یه شخصی در یه درسی ضعیفه و استعداد نداره بخاطرش جلوی سایر استعداداش گرفته بشه. مثلا من خودم رو مثال بزنم (البته نمیخوام بگم خیلی باحالم و آدم نمونه ای هستم). من دیپلمم رو به زور و با رشوو و هزار جور پارتی بازی گرفتم تو رشته تجربی. معدل کتبی دیپلمم شد -8-. 🙂 ریاضیات کلا شوت بودم البته الانم فکر کنم شوتم. چون اون موقع دچار افسردگی بودم و اصلن به درس خوندن علاقه ای نداشتم. تا اینکه بدیدم چاره ای جز درس خوندن ندارم و به ادامه تحصیل علاقمند شدم. نشستم واسه کنکور خوندن ولی با پاییه ضعیفی که داشتم میدونستم رتبه درست و درمونی نمیارم. بالاخره زدیم دانشگاه ازاد قبول شدم کارشناسی رفتیم خوندم اتفاقا ترم اول همین ریاضی عمومی داشتم. من که کلا ریاضیم در حد صفر بود و استاد شروع کرد توابع مشتق و انتگرال درس دادن. سر کلاس انگار تو جلسه درس به زبان ژاپنی نشسته بود اصلن چیزی حالیم نمیشد. چون پایه ام ضعیف بود تو ریاضی. اما درسهای شیمی و بیولوژی و ادبیات و .. رو می بلعیدم. فکرشو بکنبن بقیه درسا نمره هام بالای 18 بود. یهو ریاضی شدم 7. افتادم
ترم دوم و سوم همه درسای تخصصی که بچه ها در کفش بودن که نمره قبولی بیارن من میشدم 19 و 19 به بالا اما ریاضی 9
به خاطر این ریاضی نمیتونستم شاگرد اول بشم و همش شاگرد دوم میشدم. بالاخره مدیر گروهمون خواهش کرد از استاد ریاضی که بهم نمره بده. منم نمره رو با پارتی بازی گرفتم و از شد ریاضی 1 رها شدم و موند ریاضی 2 که اونم گذاشتم واسه ترم آخر و معرفی به استاد. ترم های بعد معدل ترمم می شد 19 یا 19.9
بعد دیدم زبانم ضعیفه تو خونه نشستم زبان خوندم تبعد از دوبار امتحان تافل دادن نمره تافل سومم شد 98.
با این تافل و معدل واسه ارشد تونستم بورسیه بگیرم از دولت ترکیه و رفتم اونجا با بورسیه کامل ارشد خوندم. بعد که تافلم اکسپایر شد دوباره تافل و جی آر ای دادم واسه دکترا آمریکا. تافل شدم 103 جی آر ایم پایین شد. با این دو نمره و 6 تا مقاله معتبر که داشتم اپلای کردم به چند دانشگاه آمریکایی و کانادایی. از آمریکا دانشگاه ویرجینیا , دانشگاه ایالتی آیوا اکسپ شد اپلیکیشنم. از کانادا هم از دو دانشگاه مک گیل و آلبرتا پذیرشمو گرفتم. بعد از اینکه شرایط فاند و بورسیه هاشون و دپارتمانا رو سبک سنگین کردم دانشگاه آلبرتا رو انتخاب کردم . الان در حال تحصیل در اونجام. من فکر میکنم اگه اون موقع استاد ریاضی 1 به خاطر اینکه من استعدادی تو ریاضی ندارم منو همش مینداخت من نمیتونستم شانسمو تو زمینه های دیگه امتحان کنم. الان که دارم بیوانفورماتیک کار میکنم می فهمم که ریاضیات چقدر کاربرد داره تو همه جنبه های زندگی. الان می فهمم که هر رشته ای ریاضیات کار رو آسون میکنه از فلسفه بگیرید تا ژنتیک و انسان شناسی. مهندسی که جای خود دارد. ولی خب عدم آموزش درست در دوران دبیرستان در سک شهر مرزی با کمبود امکانات منو اونجوری بار آورده بود. فکرشو بکنین وقتی معلم ریاضی دبیرستان میگفت برو برام یه پاکت سیگار وینستون قرمز بگیر نمرتو بدم دیگه چه انتظاری دارین
سلام و ممنون که نظرتون رو نوشتید. تا حالا به خط اول کامنتتون فکر نکرده بودم. ممنون.
سلام. بنده در جایگاهی نیستم که تصمیم شما را نقد کنم اما میخواستم نظرم را بگم . بسیاری از اوقات مشکل از نوع تدریس استاده بنده دانشجوی ارشد مکانیک در یک دانشگاه دولتی ام . کارشناسی هم دولتی بودم . ولی چهار بار ریاضی عمومی و سه بار ریاضی ۲ را افتادم . تقریبا تمام اساتید ریاضی منو میشناختن و کلا نا امید شده بودم . تا اتفاقی در آخرین بار با استاد جدیدی برداشتم و نحوه تدریس اش من رو عاشق ریاضی کرد فکر کنید من یک باره از ریاضی هشت رسیدم به ۱۷ آنقدر قشنگ درس را می جویید و برات قابل درک میکرد که خدا شاهده میرفتم سر کلاس قبلی اش می ایستادم چون جا نبود و باز هم سر کلاس خودم هم حاضر میشدم . باور کنید نحوه بیان درس خیلی مهمه از اونجا شروع کردم خودم مباحث را گسترده تر مطالعه کردم تا الان آمدم ارشد بعد از چندسال دوری از درس . دوباره به یک استادی رسیدم که فهم بالایی از ریاضی داره اما در ریاض پیشرفته کارش این است یک جزوه میاره شروع میکنه پشت هم گفتن از هر ده مطلب هم گاهی برای یکی یه مثالی هم میزنه خب بنده دیگه مثل قبل نیستم میگردم منابع و فیلم ها و .. را جستجو کرده تا مطالبی که طوطی وار میگوید را درک کنم اما حالا با همچین استادی چه باید کرد؟
اگر ورژن قبلی من بود دوباره باید بیفتد؟ که اصلا هدف تدریس اش را نمی شود درک کرد که از مفهوم ماتریس یهو میپره به انتگرال و مشتق ماتریس بدون این که به میان وعده آن ها گریز مناسبی بزند . گاهی مشکل از نوع تدریس است . من تازه دارم میفهمم مثلا ماتریس کجا در بردار مثلا تحلیل فلان المان چی می کند . خب لامذهب همین رو بیا سر کلاس بگو چرا من رو گیج می کنی و لقمه رو تو هوا میچرخونی. ولی درکل کمی یاری منطقی نه احساسی بد نیست. در ادامه من تازه با آن استاد قبلی فهمیدم انتگرال یعنی داده زیر یک منحنی یا حجم زیر آن یا مشتق یعنی شیب یعنی چه . خب شیب که چی بشه . میومد اسلاید میزاشت گرافیکی نشون میداد که در عمل چی هست . با تشکر از فرصت مناسبی که ایجاد کردید